درود بر و سروران گرامی
موضوع خود پیداست
حفر چاه/برادشت ب رویه اب/بی کفایتی مسئولین
وضعیت هم از خط قرمز گذشته واقعا مقصر کیست ایا پیدا کردن مقصر در حال حاضر دردی را دواع می کند چاره کار چیست
درود بر و سروران گرامی
موضوع خود پیداست
حفر چاه/برادشت ب رویه اب/بی کفایتی مسئولین
وضعیت هم از خط قرمز گذشته واقعا مقصر کیست ایا پیدا کردن مقصر در حال حاضر دردی را دواع می کند چاره کار چیست
یاد گرفتم که
1.با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند
2.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه میکند
3.از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود
4.تنهائی را به بودن جمعی که به ان تعلق ندارم ترجیح میدهم
غارت آب های زیرزمینی در یکی از خشکترین استانهای ایران
مدیریت نادرست منابع آب و برداشت های بی رویه از آبخوان های زیرزمینی آن هم در شرایطی که ایران یکی از خشک ترین کشورهای جهان است، همچنان ادامه دارد و این مسأله مشکلات آبی کشور را دوچندان کرده است. دردآور اینکه بسیاری از برداشت های بی رویه در مناطقی انجام می شود که بیشترین مشکلات آبی را نیز دارد. مثل بسیاری از مناطق استان قم که مشخص نیست با کدام مجوز عده ای سودجو به غارت آب های زیرزمینی مشغول اند.
کد خبر: ۷۰۹۱۸۷
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۷ 04 July 2017
مدیریت نادرست منابع آب و برداشت های بی رویه از آبخوان های زیرزمینی آن هم در شرایطی که ایران یکی از خشک ترین کشورهای جهان است، همچنان ادامه دارد و این مسأله مشکلات آبی کشور را دوچندان کرده است. دردآور اینکه بسیاری از برداشت های بی رویه در مناطقی انجام می شود که بیشترین مشکلات آبی را نیز دارد. مثل بسیاری از مناطق استان قم که مشخص نیست با کدام مجوز عده ای سودجو به غارت آب های زیرزمینی مشغول اند.
به گزارش «تابناک»؛ با اینکه مشکلات آبی کشور روز به روز در حال افزایش است و هر ازچندگاهی اخباری نگران کننده مبنی بر سهمیه بندی و خشک شدن منابع آب در صدر اخبار قرار می گیرد، گویا هنوز مدیران و مقامات صاحب نفوذ کشور به این باور نرسیده اند که در آینده نزدیک، کشور با بحران شدید آب رو به رو خواهد شد، چون اگر چنین بود، دیگر نباید برداشت های بی رویه آب از سفره های زیرزمینی آن هم به شکلی بسیار بی رحمانه ادامه می یافت.
برداشت بی رویه از سفره های آب زیرزمینی و مصرف آن به هر شکل از آن جهت نگران کننده است که دانسته شود، تولید این منابع در دوره های زمانی طولانی ایجاد شده است و برداشت بی حساب و کتاب از این سفره ها سبب خواهد شد، تنها ظرف چند سال تمام منابعی که طی چند صد سال ایجاد شده است، پایان یابد و مشکلات آبی کشور صد چندان شود.
برداشت آب از سفره های زیرزمینی اگر با رعایت قوانین مرتبط و آن هم در مناطق کوهستانی که برف گیر و در فصل سرد سال غیر فعال هستند انجام شود، تا حدودی قابل پذیرش است، اما دردآور اینکه بیشترین برداشت های بی رویه از سفره های زیرزمینی آن هم در کل روزهای سال اختصاص به منطقه ای دارد که جزو خشک ترین مناطق کشور است.
مناطق جنوبی استان قم که تا چند دهه پیش، تنها محل سکونت اهالی محلی بود و عمده منابع آب مورد نیازشان ـ چه در بخش شرب و چه در بخش کشاورزی ـ از طریق قنات تأمین می شد، حالا تبدیل به سفره ای نامتناهی برای عده ای سودجو شده که با حفر چاه های عمیق و برداشت های بی رویه آب به ساخت و ساز اماکن تفریحی می پردازند و فعالیت غیر عاقلانه اقتصادی خود را به قیمت تخریب آینده منطقه دنبال می کنند.
احداث سازه های آبی عظیم برای پرورش ماهی، ایجاد استخرهای بزرگ با هدف آبیاری باغ و زمین های کشاورزی، ساخت بلوک های تفریحی متعدد با هدف جذب گردشگر و کاشت درختان و گیاهانی غیر بومی با مصرف آب زیاد از جمله اقداماتی که این روزها در مناطق جنوبی استان قم به امری عادی تبدیل شده و گویا کسی بنا ندارد در مورد علت صدور چنین مجوزهایی و میزان خسارت های آن به آبخوان های زیرزمینی هشدار بدهد.
جالب اینکه در چنین شرایطی، بسیاری از صاحبان استخرهای آب با قراردادهای هنگفت و سالیانه ای که با همسایگان می بندند، به فروش میلیونی آب در سال مشغول اند و تنها از فروش آب جدا از مزایای دیگری مثل کشاورزی و باغ داری منافع زیادی به دست می آورند.
به این مهم باید اضافه کرد که حفر چاه های عمیق و مکیدن آب های زیرزمینی، قنات هایی را که در منطقه وجود داشته و از سابقه تاریخی نیز برخوردار هستند خشک کرده و دیگر نشانی از این روش هوشمندانه و تاریخی برای تهیه و توزیع آب در این منطقه دیده نمی شود.
یاد گرفتم که
1.با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند
2.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه میکند
3.از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود
4.تنهائی را به بودن جمعی که به ان تعلق ندارم ترجیح میدهم
مدیرعامل شرکت آب منطقه ای مرکزی:
دشتهای استان مرکزی به دلیل برداشت بی رویه آب دچار بحران شدهاند
شناسهٔ خبر: 4108405 - دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۳
استانها > مرکزی
[IMG][/IMG]
اراک- مدیرعامل شرکت آب منطقه ای مرکزی گفت: هم اکنون ۲۱دشت استان مرکزی به دلیل حفر چاه های غیرمجاز و برداشت بی رویه آب دچار بحران هستند. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آب منطقه ای مرکزی، عزت الله آمره ای با تاکید بر پیگیری جدی تخلفات حوزه آب در دشتهای استان مرکزی اظهار داشت: به دلیل برداشت غیرمجاز آب، در حال حاضر بیشتر دشتهای استان در وضعیت نامناسبی به سر میبرند و باید با روند موجود حفر چاههای غیرمجاز در سطح استان برخورد جدی صورت پذیرد.
مدیرعامل شرکت آب منطقه ای مرکزی تعداد دستگاه های حفاری غیرمجاز توقیف شده نیمه نخست سال جاری در استان را ۲۴ دستگاه اعلام کرد و افزود: عاملان این تخلفات به مراجع قضایی معرفی شده اند. وی همچنین با اشاره به وضعیت دشت های استان مرکزی ادامه داد: از ۲۵ دشت استان به دلیل بحران آب و برداشت های بی رویه، ۱۲ دشت ممنوعه و ۹ دشت ممنوعه بحرانی اعلام شده و به این دلیل عملیاتی از قبیل حفر چاه غیرمجاز و برداشت های خارج از میزان تعریف شده در این دشت ها، موجب نشست زمین و از بین رفتن اراضی مستعد کشاورزی می شود. مدیرعامل شرکت آب منطقه ای مرکزی نصب کنتور هوشمند برای کنترل برداشت چاه های آب مجاز، آگاهیبخشی به کشاورزان، اطلاعرسانی و فرهنگسازی در زمینه مصرف بهینه آب، انسداد چاههای غیرمجاز و کنترل بهرهبرداری چاههای دارای پروانه توسط گروههای گشت و بازرسی را از جمله اقداماتی برشمرد که در مناطق ممنوعه استان در قالب طرح احیا و تعادل بخشی به منابع آب انجام شده است.
یاد گرفتم که
1.با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند
2.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه میکند
3.از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود
4.تنهائی را به بودن جمعی که به ان تعلق ندارم ترجیح میدهم
پرویز کردوانی: چرا باور نمیکنید آب نیست!
پروفسور پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران، در نشستهای مختلف، بارها در مورد غارتشدن آب و تبدیل کشور به بیابانی بزرگ هشدار داده است، اینبار این استاد نمونه دانشگاه تهران و پدر علم کویرشناسی ٨٣ساله ایران و عضو انجمن متخصصان محیطزیست ایران، در جمع کارکنان سازمان مدیریت
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۳ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴
پروفسور پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران، در نشستهای مختلف، بارها در مورد غارتشدن آب و تبدیل کشور به بیابانی بزرگ هشدار داده است، اینبار این استاد نمونه دانشگاه تهران و پدر علم کویرشناسی ٨٣ساله ایران و عضو انجمن متخصصان محیطزیست ایران، در جمع کارکنان سازمان مدیریت و برنامهریزی حاضر شد و به سخنرانی خود را در مورد بررسی مسائل و مشکلات منابع آب کشور در راستای تدوین برنامه ششم توسعه ارائه داد که در این نشست، بر عمیقترشدن عمق چاههای آب، نابودی استانها با انتقال آب، متروکهشدن روستاها، تشدید معضل ریزگردها با خشکشدن رودها و تالابها و بهطورکلی غارتشدن آب، هشدار داد که درادامه آورده میشود.
آب ایران با بیتوجهی تمام در حال غارتشدن است و از سوی دیگر، تمام توجه مسئولان به دغدغههای شهری است و توجهی به مصرف بیرویه آب ندارند و اگر هم تصمیمی در این زمینه اتخاذ شود، دیر است.
سمیناری ویژه آب در وزارت کشور برگزار شد که از بنده نیز دعوت کردند، اما نرفتم، زیرا چنین سمینارهایی برای رسیدگی به معضل، بسیار دیر است.
گزارشها و اطلاعات در مورد بحران آب نشان میدهد کشاورزی در استانهای مختلف در حال تعطیلشدن است. آب چاهها همچون پسانداز است و در زمان بحران باید از آن استفاده کرد، متأسفانه سدها آب دارد، اما وزارت نیرو آن را به روی مردم باز نمیکند که همین امر سبب شده تاکنون ٦٠ درصد مصرف آب شرب از چاهها باشد، با چنین تصمیماتی باید برخورد شود.
کسی باور نمیکند آب نیست
دستور تشکیل شورایعالی آب هم صادر شده است، اما چنین اقدامی دیگر فایدهای ندارد، زیرا امروزه کسی باور نمیکند آب نیست و کشور با بحران کمآبی مواجه است. اما نشانههای آن را میتوان در گوشهوکنار کشور مشاهده کرد که نمونه آن، خالی از سکنهشدن روستاهاست، شرایط ما هر روز در حال بدترشدن است و از سوی دیگر، همواره شعار صرفهجویی میدهیم.
طبق گفتههای نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی، ٢٢ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای خروج از رکود برداشت شده است که قسمتی از این اعتبار یعنی ٢١٠ میلیارد تومان به کشاورزان اصفهان دادهاند تا کشاورزی نکنند.
اما متأسفانه شاهد وضعیت اسفبار رودها و دریاچهها هستیم که نمونه آن کارون است، در کارون سبزی کشت میشود و قسمتی از کارون به نخاله زباله تبدیل شده است. از سوی دیگر، طی چند روز گذشته تصمیمگیری شد که آب کارون به چهارمحالوبختیاری سپس به اصفهان، یزد و کرمان برود و هیچکس به این موضوع توجه ندارد که آب در حال تمامشدن است یا در استان اصفهان تا شعاع ٥٠ کیلومتر شهرک صنعتی زدهاند و توسعه بدون برنامهریزی صورت گرفته که سبب عمیقترشدن چاهها و خشکشدن زایندهرود شده است.
در مورد راهکارهای خروج از این وضعیت باید گفت روش مصرف را باید عوض کرد و از سوی دیگر، باید مانع توسعه بدون برنامهریزی شد. خشکشدن چاهها، رودها و دریاچهها و همچنین بیابانیشدن ایران، تبعات و پیامدهای مختلفی به دنبال دارد که نمونه آن بروز ریزگردهاست، زمینهای کشاورزی استانهای مختلف ازجمله اصفهان، که طی٢٠ سال گذشته در آن کشت صورت نگرفته، اکنون معضل ریزگردها را تشدید کرده است، دراینزمینه هشدارهای بسیار زیادی داده شده است اما گوش شنوایی برای آن نیست، به عنوان مثال هشدار دادیم ٩٠ درصد چاههای رفسنجان باید بسته میشد، ضمن اینکه در دهه ٦٠ هم هشدار داده بودم در این منطقه باید فقط ٤٠ چاه فعال شود، اما ٣٥٠ چاه زده شد و اکنون شاهد هزارو ٦٥٠ حلقه چاه در این منطقه هستیم که به دنبال این امر، سالانه ٥٠٧ هکتار باغات رفسنجان در حال خشکشدن است.
یا میلیاردها تومان برای کارخانهها خرج کردند؛ کارخانههایی که نیاز به آب داشت و آب کشاورزان را به کارخانهها دادند و اکنون همین بخش صنعت خواهان انتقال آب است. بیتدبیری و غیرکارشناسیبودن تصمیمات مسئولان نیز به مشکل کمآبی دامن زده است، به عنوان نمونه در کردستانی که سالانه ٥٠٠ میلیمتر بارندگی دارد و دارای پنج رود است؛ رودهایی که تأمینکننده ٢٠ درصد آب موردنیاز هستند، اما امروز آب این استان به دیگر مناطق منتقل شده و خود کردستان با مشکل کمآبی روبهرو شده است یا مسئولان کشور صنعت پتروشیمی، فولاد و آلومینیوم را به بندرعباس بردهاند، چنین صنعتهایی به آب زیادی نیاز دارد و از سوی دیگر، بندرعباس با مشکل تأمین آب جدی روبهرو است، چرا باید چنین تصمیماتی اتخاذ شود؛ استانی که حتی در تأمین آب شهروندان خود نیز درمانده است. امروزه افرادی هستند که ماشین زیر پایشان سه میلیارد تومان قیمت دارد، اگر بنزین لیتری صد هزار تومان هم باشد، مجبور هستند آن را خریداری کنند، زیرا ماشین سه میلیاردی بدون بنزین بدون استفاده خواهد بود، همین وضعیت را در مورد کارخانهها شاهد هستیم، کارخانههایی که آب ندارند و صاحبان آن برای جلوگیری از تعطیل شدن آن، خواهان انتقال آب هستند.
دشتها فقط برای کشاورزان ممنوعه است
درحالحاضر شاهد هشدار و ممنوعیتهایی از سوی مسئولان هستیم که این هشدارها، تنها برای مردم و کشاورزان است، دراینزمینه میتوان گفت دشت ممنوعه فقط برای کشاورز درمانده ممنوع است، اما دیگران از آن استفاده میکنند، در استانهای مختلف ازجمله خراسان، کرمان و یزد دشت ممنوعه وجود دارد، اما ممنوعبودن آن فقط برای کشاورز است و از سوی دیگر چاههای نیمهعمیق به عمیق تبدیل شده است که به نوعی غارت آب صورت گرفته است، با چنین وضعیتی به کجا میرویم؟ به وزارت نیرو میگوییم دیگر آبی وجود ندارد، میگویند کفکنی کنید! امروز قانون برای همه یکسان اجرا نمیشود، کشاورزان نیز از این وضعیت خسته شدهاند که نشانه و تبعات آن فروش زمینهای کشاورزی و مهاجرت کشاورزان به سمت تهران و کلانشهرها است.
٨٥ درصد روستاهای یزد خالی از سکنه
تاکنون شاهد حفر چاههای بسیار زیادی در استانهای کشور بودیم، گویا آب این چاهها فقط برای کشاورزی ممنوع است. وضعیت اسفبار کمآبی را از آمار مهاجرت میتوان متوجه شد. هر پنج سال یکبار آمار مهاجرت استخراج میشود اما در یزد استخراج آمار هر ماه است؛ زیرا ٨٥ درصد روستاهای یزد تعطیل و خالی از سکنه شده که یکی از دلایل آن، این است که آب این استان به صنعت داده شده است.
مسئولان میگویند ٥٥ درصد مواد غذایی از خارج تأمین میشود؛ چنین گفتهای دروغ است. وضعیت اسفبارتر از این آمارهاست؛ زیرا ٩٥ درصد روغن، چای، نان و گندم از خارج تأمین میشود.
سازمان ملل هشدار داده تا ٢٠ سال آینده مهمترین مسئله کشورهای جهان، امنیت غذایی است. اگر خواهان زندگیکردن هستیم باید مطابق محیطزیست فعالیت کنیم. به عنوان مثال ظروف یکبارمصرف در کشورهای پیشرفته کمتر استفاده میشود؛ زیرا تهدیدی برای محیطزیست است، یا برای جلوگیری از تشدید معضل ریزگردها به جای مالچپاشی باید ریگپاشی شود که مطابق محیطزیست است یا اکنون در دنیا شاهد این هستیم که آجر، مالچ و بنزین، اتانول و... مطابق محیطزیست تهیه میشود. اما وضعیت ایران در این میان چطور است، اکنون نفت داریم، اگر چنین نعمتی نداشته باشیم وضعیتمان چه میشود؟ متأسفانه اکنون با درآمد نفتی اقدام به واردات میکنند که همین امر به تهدید و آسیب برای تولیدکنندهها از جمله کشاورزان تبدیل شده است.
به امید بارندگی نباشیم
شهرها به شهر سرطان آدم و روستاها به منطقهای بدون آب و ریزگردها تبدیل شده است. از سوی دیگر بارندگی کم شده است، زیرا کره زمین در حال گرمشدن است و به دنبال آن بارندگی مناطق خشک، کمتر و مناطق پربارش، بیشتر میشود؛ بنابراین تعادل چرخه کره زمین از بین رفته است و باید به مردم گفت که به امید بارندگی نباشند.
به عنوان مثال سطح آب در جهرم ٥٧٠ متر، در رفسنجان ٤٥٠ متر و در شهریار ٣٠٠ متر پایین رفته است؛ چرخه طبیعت با اقدامات نابجا نامتعادل شده است. حدود یکسالونیم است که هشدارها در مورد وضعیت بحرانی آب بیشتر شده است اما بحران آب خیلی زودتر از این زمان آغاز شده و اکنون واقعا آب نیست و بسیاری از تالابها و چاهها خشک شدهاند.
اکنون شاهد پرآببودن استانهای شمالی هستیم اما آب استانهای شمالی ازجمله مازندران به دلیل استفاده بسیارزیاد از کود ازت برای کشت برنج، سمی شده است که یکی از دلایل افزایش سرطان معده در بین شهروندان این استانها، همین امر است. اکنون ٩٥ درصد آب این استان از آبهای زیرزمینی است؛ در صورتی که برای مهار آب در این منطقه باید دهها سد ساخته شود.
احیای دریاچه ارومیه محال است
در مورد خشکشدن دریاچه ارومیه هم باید گفت که دیگر امکان ندارد دریاچه ارومیه احیا شود، هر چقدر آب به دریاچه ارومیه ریخته شود به چاه میرود و دیگر محال است این دریاچه احیا شود.
دلیل خشکشدن زایندهرود نیز همین است، زایندهرود را چاه خشک کرد و این رود نیز مانند دریاچه ارومیه محال است که احیا شود زیرا زمینها به دنبال عمیقترشدن چاهها نشست کرده است یا در بهشت زهرا در گذشته وقتی حفاری صورت میگرفت، آب فوران میکرد اما درحالحاضر به دلیل حفاری بیرویه چاه، زمین در آن منطقه نشست کرده است یا حفر چاه عمیق به دلیل وجود نیروگاههای اطراف فامنین و کبودرآهنگ سبب شده تا آب چاه کل روستاهای اطراف خشک شود و به دنبال آن زمینها نشست کند؛ بنابراین چنین نیروگاههایی باید تعطیل شوند. امروزه شاهد هستیم که زمین نشست میکند یا پلها کج میشود که به دنبال آن لوله آب و گاز میشکند؛ اما هیچکسی نمیداند علت آن چیست. باید گفت علت آن برداشت بیرویه از آب زیرزمینی و حفر چاههای عمیق است.
هشدار به راهاندازی طرح قطار سریعالسیر
در مورد راهاندازی قطار سریعالسیر بین تهران و مشهد باید گفت مسئولان نباید اجازه دهند چنین طرحی اجرائی شود زیرا مسیر این قطار با سرعت ٣٠٠ کیلومتر از گرمسار، سمنان و شاهرود میگذرد، درصورتیکه در این مسیر هر لحظه امکان نشست زمین وجود دارد. یکی از دلایل آن حفر چاههای عمیق و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی است. متأسفانه به دلیل بیتوجهیها در سالهای گذشته، شاهد عمیقترشدن چاهها و تشدید ریزگردها و نشست زمینها بودهایم یا از سوی دیگر در گذشته جنگلهای مصنوعی احداث کردهاند که اکنون چنین جنگلهایی به دلیل بیآبی در حال خشکشدن هستند. همچنین کویرها با آبهای زیرزمینی زنده هستند، بسیاری از تولیدات ازجمله شیشهسازی، ذوبآهن، باروتسازی و فولاد ویژه کویر است اما کویرهای ما درحال ازبینرفتن است.
آب چاهها، لیموشیرین شده است
درحالحاضر آب از ٥٥٠ متری استخراج میشود، البته لیموشیرین به جای آب استخراج میشود بنابراین با چنین وضعیتی کشاورزی غیراقتصادی است و کشاورزان به آب از عمق ٥٥٠ متری دلخوش کردهاند. شهرها، صنعت و کشاورزی را توسعه دادهایم و اکنون اول راه بهرهبرداری است؛ اما آب تمام شده است، هشدارهای زیادی دادهایم، اما فایده ندارد، اکنون مانند خانواده ٤٠نفره هستیم که همه مهندس و دکتر شدهایم، اما زمینهای برای فعالیت و درآمدزایی نیست.
اقداماتی که باید انجام دهیم
آب فاضلاب را باید تصفیه کنیم، تهران رود ندارد، اما سه رود فاضلاب دارد، از این آب میتوان در فضای سبز استفاده کرد، البته این درحالی است که برخی کشورها، آب فاضلاب را برای آشامیدن تصفیه میکنند. دومین اقدامی که باید انجام دهیم، جمعآوری آبهای سطحی است، به عنوان مثال همدان ٣٣٠ میلیمتر بارندگی دارد، اما آب در این استان کوهستانی جیرهبندی میشود.
استفاده از آب شور نیز باید مورد توجه قرار گیرد، در حال حاضر در قم کارخانه آبشیرینکن راهاندازی شده است، البته ناگفته نماند بعضیها از دستگاههای آبشیرینکن استفاده میکنند که سرطانزاست، وزارت نیرو باید بهترین و استانداردترین دستگاه را معرفی کند.
جملات اشتباه
وزیر جهاد کشاورزی در ماههای گذشته اظهارنظری کرده است مبنی بر اینکه گندم به آب زیادی نیاز دارد بنابراین در ایران نباید کشت شود و کشت آن باید در کشورهای دیگر انجام شود،. اکنون ٥٠٠ هزار هکتار از زمینهای خارج کشور توسط ایران کشت میشود، پرسش بنده این است که در دنیا نمونه بیاورید که چنین کاری شبیه ما انجام میدهند، همین کارشناسان، ممکلت را به این روز انداختهاند. در حال حاضر برخی کشورها از رطوبت ٣٠ درصدی، آب میگیرند، اما ما به دنبال مصرف بیرویه آب هستیم. از سوی دیگر، شاهد تجارت آب هستیم، بهگونهای که امروز آب کشاورزان را خریداری میکنند و به کشاورزان میگویند برو سفر و خوشگذرانی.
نابودکردن استانها با انتقال آب
در مورد انتقال آب نیز باید به مسئولان گفت هر استانی را خواستید نابود کنید، آب به آن استان دهید یا اگر خواستید بچهای را نااهل و خراب کنید، به آن پول دهید. درحالحاضر شاهد انتقال آب خوزستان و دیگر استانها هستیم در صورتی که نباید تعادل استانها را با انتقال آب برهم زنیم. همین افغانستانی که به آن لطف کردهایم، زابل را با خشککردن دریاچه هامون نابود کرد، تا دو سال دیگر، سد دوستی را هم خشک میکند، با سدی که افغانستان احداث میکند، ٧٥ درصد سد دوستی خشک میشود.
بخش خصوصی بیرحم است
بخش خصوصی بیرحم است، بخش خصوصی کار را بهخوبی انجام میدهد، اما انصاف ندارد و بیرحم است. مدیریت آب، دارای چهار رکن است که نخستین مورد، مدیریت جلوگیری از هرز رفتن آب و سدسازی است که باید موردتوجه مسئولان قرار گیرد. در مورد سدسازی نیز باید گفت سدسازی همیشه بد نیست، البته در کنار سدسازی، باید تعادل را حفظ کرد، یعنی اولویتبندی صحیح آب بهویژه آب سد و مدیریت در مصرف آب، باید مورد توجه قرار گیرد. در بخش صنعت میتوان هفت بار از آب استفاده کرد، یا آب شرب در چرخه مصرف یک استان میتواند در سه بخش مصرف خانگی، شهرداری و ادارات مورد استفاده قرار گیرد.
آب شرب مصرف خانگی در سه بخش آشپزخانه، حمام و حیاط میتواند مورد استفاده قرار گیرد، بنابراین الگوی مصرف باید داشته باشیم. از سوی دیگر، درحالحاضر چهار شیوه مصرف آب ازجمله اسراف در مصرف، خسیسی در مصرف، استفاده بهینه از مصرف و هدردادن آب وجود دارد که ما ایرانیها، اولی یا آخری هستیم و هیچ زمان، تعادل را رعایت نمیکنیم. اگر بخواهیم در مورد وضعیت کمآبی تهران صحبت کنیم، درحالحاضر ٧٠ چاه دیگر نیز در تهران در حال حفرشدن است، با حفر چاه، آب زیاد نمیشود، بلکه آب زودتر تمام میشود.
یاد گرفتم که
1.با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند
2.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه میکند
3.از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود
4.تنهائی را به بودن جمعی که به ان تعلق ندارم ترجیح میدهم
مدیرعامل شرکت آب منطقه ای قم:
برداشت بی رویه از چاه های آب ،سفره های زیرزمینی را با مشکل مواجه کرده است
قم -ایرنا- مدیرعامل شرکت آب منطقه ای قم گفت: برداشت بی رویه از چاه ها مشکلاتی برای سفره های زیرزمینی استان به وجود آورده است که باید مدیریت شود.
به گزارش ایرنا، احمد حاج حسینی مسگر روز یکشنبه درجلسه حفاظت از منابع آب در سالن امام جواد(ع) استانداری قم ، با اشاره اهمیت ساماندهی چاه های آب قم، افزود: تعدادی از این چاه های کشاورزی با وجود تغییر کاربری ، هنوز مورد استفاده قرار می گیرد.
وی اظهار داشت: از 80 چاه تغییر کاربری حدود 125 دبی اضافه برداشت از آنها صورت می گرفت که 11 چاه مربوط به شهرداری بود که با پیگیری های صورت گرفته ، ساماندهی شد.
وی به وضعیت چاه های استان اشاره کرد و گفت: در سطح استان بیش از 500 حلقه چاه وجود دارد که نوع نظارت بر این چاه ها و نداشتن کنتور باعث ایجاد تخلف شده است.
حاج حسینی مسگر ادامه داد: همچنین تعدادی حلقه چاه غیر کشاورزی در استان وجود دارد که مورد استفاده دستگاه های مختلف اجرایی قرار گرفته است از این رو باید مجهز به نصب کنتور شوند.
وی با اشاره به حفاری چاه های غیرمجاز گفت: آمار این چاه ها توسط گزارش های مردمی صورت می گیرد این درحالی است که تیم های بازرسی فعال است ولی به علت اینکه حفاری چاه ها در داخل باغ های شخصی و با تجهیزات صورت می گیرد از آن بی اطلاع هستیم.
وی ادامه داد: تعدادی از حفارها که فعالیت غیر مجاز انجام می دهند از سوی اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی قم گواهی فعالیت دارند از این رو نیازمند تامین امنیت توسط نهادهای ذیربط هستیم.
حاج حسینی مسگر خاطرنشان کرد: امکانات و اعتبارات دولتی لازم جهت برخورد با متخلفان در حوزه منابع آبی کم است این امر باعث گسترش تخلفات شده است در این حوزه به همکاری بخشداری ها و سایر نهادها نیازمند هستیم.
وی با اشاره به اینکه 128 تا چاه قدیمی با معرفی جهاد کشاورزی فعالیت می کنند گفت: 53 مورد از این چاه ها مجاز به دریافت شرایط بهره برداری نیستند و 44 مورد باید پر شده و 30 مورد نیز نباید سوخت دریافت کنند.
مدیرعامل شرکت آب منطقه ای استان قم به وضعیت حق آبه های استان قم اشاره کرد و گفت: 156 میلیون متر مکعب آب برای حق آبه زیست محیطی اختصاص یافته است تا شاهد تغییر وضعیت ریزگردها در استان باشیم.
وی افزود: 110 میلیون متر مکعب پساب در استان داریم که باید از این آب برای بهبود وضعیت زیست محیطی استفاده کنیم.
وی ادامه داد: امسال پنج میلیون متر مکعب برای باغات روستاهای قم رهاسازی شده است این در حالی است که حوزه قمرود بیش از این آب را برداشت کرده است.
حاج حسینی مسگر با بیان اینکه باید به دنبال تامین حق آبه های زیست محیطی استان باشیم گفت: با اولویت زیست محیطی این نیاز آبی را از دولت پیگیری می کنیم تا بتوانیم بخشی از نیازهای استان را دریافت کنیم.
مدیرعامل شرکت آب منطقه ای قم همچنین گزارشی از منابع آب استان قم در سال 94 ارائه کرد و گفت: در سال آبی گذشته میزان بارش ها 156 میلی متر مکعب و روان آب حدود 11 میلیون متر مکعب بوده است.
وی افزود: برای نخستین بار در سال آبی گذشته توانستیم بیش از 200 میلیون متر مکعب آب را از طریق سامانه های انتقال آب وارد حوزه قمرود کنیم در حالی که تخصیص استان 181 میلیون متر مکعب بوده است.
یاد گرفتم که
1.با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند
2.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه میکند
3.از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود
4.تنهائی را به بودن جمعی که به ان تعلق ندارم ترجیح میدهم
دکتر پرویز کردوانی
آرش نصیریاین بخشی از یک مصاحبه مفصل درباره بحران آب است. با ایشان درباره مدیریت بحران آب صحبت کردیم درحالی که ایشان بیشتر معتقد بود این بحران مدیریت آب است نه مدیریت بحران آب. بعد در حین صحبت ها که از تاریخچه آغاز استفاده بی رویه از منابع آب شروع شد و همه تاریخ کشاورزی را دربر گرفت، به حفر بی رویه چاه و مسائل دیگر هم رسیدیم و معلوم بود که می رسیم به مشکلات به وجود آمده برای دریاچه ارومیه، جایی که استاد کردوانی به شدت متقد است که باید بگذاریم خشک شود و از نمکش استفاده کنیم و دریاچه را به یک پارک طبیعی زیبا تبدیل کنیم. من سعی کردم خودم و سوالاتم را از مصاحبه حذف کنم و دکتر کردوانی آنقدر حرف دارد و آنقدر مسلط هست که بیپرسش همه موارد مربوط به این موضوع راعنوان کند. در متن پیاده شده مصاحبه هم سوالات را حذف کردم تا آنچه میخوانید فقط صحبت های او باشد.
آغاز حفاری چاهها از دهه چهل
از دهه 40 حفر چاههاي عميق و نيمه عميق در روستاها رواج پيدا كرد. اصلاحات ارضي هم منجر به ملي شدن آب، جنگل و مرتع شد. قبل از اين اتفاق هر كسي آزاد بود كه هر ميزان چاه حفر كند و از آب رودخانهها استفاده كند. تا قبل از اين در روستاها از قنات استفاده ميكردند. مردم به اين نتيجه رسيدند كه با حفر چاه با سرعت بيشتري به آب ميرسند تا قنات. مثل این روزها که تهران آلبوم ماشينهاي دنياست، آن زمان هم شركتها مردم را به حفر چاه تشويق ميكردند.
از سال 1340 تا 1355، پنجاه هزار حلقه چاه حفر شد و از سال 55 تا سال 60 اين ميزان دو برابر شد و از اينجا غارت آب شروع شد.
پس تعداد چاهها طی 5 سال به دو دلیل عمده دو برابر شد. یکی اینکه اواخر سلطنت پهلوی مردم پولدار شدند و شروع به حفر چاه کردند اما انقلاب که شد باید از وزارت نیرو اجازه میگرفتند یک عده چاههای غیرمجاز حفر کردند.دوم برداشت غیرمجاز بود یعنی اینکه از لولههای با اینچ بیشتر استفاده کردند.
در حال حاضر در اطراف دریاچه ارومیه 53هزار چاه (49 هزار غیرمجاز) وجود دارد که باعث شده دریاچه بیمار شود. آنقدر این چاهها زیاد شده که آب دریاچه کم شده و راهحل آن این است که این دریاچه باید خشک شود که در مورد آن توضیح می دهم.
پس از انقلاب جهاد کشاورزی در روستاها برای مردم چاه حفر کرد. خودم که در گرمسار مالک هشت روستا هستم اجازه ندادم در آنها چاه حفر شود. سال 1360 آقای غفوریفرد وزیر نیرو بود و من به ایشان گفتم این کار غارت آب است. ایشان دید هر کاری میکند نمیتواند جلوی حفر بیرویه چاهها را بگیرد چون میگفتند با این کار میخواهیم خودکفا شویم، بنابر این آقای غفوری فرد به رهبر نامه نوشتند که آب در حال غارت است.
سال 63 از من کتابی چاپ شد که در آن ذکر کردم حفر بیرویه و غیرمجاز چاهها غارت آب است و گفتم اگر وزارت نیرو درباره مسدود کردن 90 درصد 231 چاه حفر شده اقدام نکند، طلای سبز ایران (پسته) که در این منطقه به عمل میآید از دست خواهد رفت. الان در رفسنجان سالانه 600 هکتار باغ پسته و در کرمان سالی 7 هزار هکتار در حال خشک شدن است. چون چاهها خشک شده یا اینکه آب شور دارند.
قبلا کشاورزان چاههای نیمه عمیق داشتند و با استفاده از موتور، آب برداشت میکردند. اما سطح آن که به مرور پایین رفت مجبور شدند چاههای عمیق حفر کنند. چاههای عمیق باعث اضافه شدن هزینه کشاورزان شد.
بعد از این اتفاقات تبدیل چاه نیمه عمیق به عمیق و پیشروی آب شور اتفاق افتاد. جهت آب شیرین در دشت مازندران تغییر کرده و الان آنقدر چاه حفر شده که از آب دریا استفاده میشود. شور شدن آب چاهها باعث شد که مردم دیگر آب آشامیدنی نداشته باشند و محصولاتی که به آب شور حساس هستند مثل گندم و گوجه عمل نمیآیند و در صورت ادامه این روند نمکزارها تشکیل میشود.
مورد بعدی خشک شدن قناتهاست. الان که میزان آب به لایههای پایینتر رفته است قناتها خشک میشود. هر جا چاه رفت، آفت قنات شد. هر جا که سطح آب پایین رفت قناتها خشک شده و مردم دیگر با کمبود آب مواجه میشوند. قناتها که روزی منبع تامین آب بودند در حال تبدیل شدن به جاذبه توریستیهستند، در حالی که قنات با فرهنگ ما عجین بود و مردم به آن عادت داشتند.
چاههای آرتزین هم داشتیم که الان دیگر نیست. مثلا یک شلنگ آب را در نظر بگیرید که اگر در میانه راه این شلنگ سوراخ شود آب فوران میکند. آبها در لایههای زمین قرار دارند و در صورت حفر چاه آرتزین به آب میرسیدیم.
مورد بعدی که خیلی فاجعه است این است که با پایین رفتن سطح آب زمین نشست کرد. زمینی که نشست میکند قابلیت این را ندارد که در صورت بارندگی آب را جذب کند. فرض کنید یک هاون را روی یک تکه اسفنج بگذارید تا سفت شود و فردا آن را در آب قرار دهید. چون این اسفنج سفت شده نمیتواند آب را جذب کند. یک گلدان را فرض کنید که خاک اطرافش را بکوبید که دیواره گلدان میشکند. همین است که میگویند در اثر زلزله قنات خشک شده است یعنی دیواره شکسته و آب به جای دیگر رفته است. در شهر وقتی زمین نشست کند لولههای آب و گاز ترکیده میشود. بخصوص در ساختمانهای قدیمی که با خشت و گل ساخته شدهاند. در مناطق روستایی که زمین نشست کند امکان کشاورزی نیست. زمین که نشست میکند پلها (کرمان) و دکلها (ورامین) شکسته میشوند.
در شهرها هم هرچقدر خشكسالي شود و آب سدها كم شود به آب زيرزميني فشار ميآورند. اين ميزان چاه كه حفر شده همه به خاطر توسعه كشاورزي بوده است. قانون اشتباهي كه در كشور ما براي حفر چاه است باعث حفر اين همه چاه غيرمجاز شده است. در حال حاضر سر چاه كشاورزان كنتور گذاشته شده و تصويب شده كه ميزان آب در دشت ممنوع است و منجر به شكايت است. الان ميگويند 200 هزار چاه غيرمجاز داريم اما اين ميزان خيلي بالاتر است.
حرکت آب از دریاچه به سمت چاهها
بعد از انقلاب كشاورزي، شهرها و صنعت توسعه پيدا كرد. سال 1325 كه خواستند ميزان آب كشور را حساب كنند ايران را به شش حوضه آبريز تقسيم كردند و درياچه اروميه يكی از حوضههای آبريز بود. آبريز يعني هم آب سطحي و رودهايي كه به درياي خزر، خليج فارس و درياچه اروميه ميريزند و هم آب زيرزميني که به آنها وارد ميشود. آرام آرام شهرها و صنعت توسعه پيدا كرد و چون ميزان آب كم بود خواستند كه سد بسازند. آبهاي پشت سد را به شهرها و صنعت دادند و كشاورزها به سراغ آب زيرزميني رفتند.
آب سطحي كه كم شد گفتند به خاطر سدهاست و گفتند سدها را بشكافيم كه درياچه پرآب شود اما اين امكان وجود نداشت. چون شهرها و صنعت در حال توسعه بيشتر است و حتي در سال گذشته كم مانده بود كه در اروميه آب جيرهبندي شود.
همه مردم حواسشان به آب سطحي بود غافل از اينكه كشاورزان دور درياچه چاه زده و آب از درياچه به سمت اين چاهها ميرفت و این اتفاقی است که در کشورهای دیگر هم افتاده و میافتد.
خانم بارلو يك دانشمند كاناداييست كه در كتابش گفته از مسئولان كانادا گلايه دارم كه چرا به مردم حقيقت را نميگويند كه مثلا در اطراف درياچه پاول آنقدر چاه حفر شده كه در حال خشك شدن هستند.
از 50 ايالت آمريكا، 36 ايالت فاقد آب هستند. در آمريكا وقتي آب بيش از حد مصرف كنيد شما را به زندان ميبرند نه اينكه آب را قطع كنند. پس اين درياچه فقط آبش كم نشده، درياچه مريض شده. مثلا درياچه تشت حوضه آبريز بود و رود كر به آن ميريخت.
الان شهر اصفهان و صنايع آب باتلاق گاوخوني را گرفته و اين باتلاق خشك شده است. مانند كسي كه لاغر شده و اگر به او برسيد دوباره وزنش اضافه ميشود. آقاي هدايتالله فهمي گفته است تا سال 1385، حدود 37 هزار چاه حفر شده و از آن سال تا به حال به 53 هزار حلقه رسيده است. الان به مردم نميگويند كه درياچه مشكلش چيست، نميگويند اين آب به چاههاي حفرشده اطراف ميرود.
نماينده اروميه دو سال قبل در خبرگزاري ملت گفته است 50 روستا تخليه شده است چون آب آشاميدني ندارند. رئيس سازمان بازرسي كل كشور هم اين گفته را تاييد كرده است. الان آمريكا هم مشكلي مانند درياچه اروميه را دارد. راه حل دریاچه ارومیه آب ریختن به آن نیست. دوم فروردين در شبكه 6 گفتم تمام كساني كه ميخواهند آب به درياچه اروميه بريزند خائن هستند. اگر آب به درياچه ريخته شود وارد چاهها شده و آنها را هم شور ميكند. 53 هزار چاه داريم و این چاهها مربوط به حداقل 530 هزار خانوار است و تازه اگر تمام چاهها هم پر شود چقدر پايين رفته است؟ قرار شده است به كشاورزان بگويند از سيستم آبياري باراني قطرهاي استفاده كنند اما اين كار را نميكنند چون براي هر صد متر، 14 هزار تومان به وزارت نيرو بپردازند. لوله پلي اتيلن هم هر متر 13 هزار تومان است.
بر فرض اينكه همه اين مبالغ را دولت بپردازد، مثلا كشاورز سه ميليون درآمد داشته باشد اين ميزان آب را از او بگيرند و آب را به درياچه سرازير كنند. اما اين كار هم بايد با كانالكشي انجام شود و آب كشاورزي كه بايد با آن مواد غذايي تامين شود به درياچه وارد شود و باز هم شور شود، خوب اين همان خيانت است.
شما می خواهید آبی را که می تواند خرج تولید محصولات کشاورزی شود را از دست کشاورز بگیرید و به دریاچه بریزید و شور کنید که چه اتفاقی بیافتد؟ سال گذشته در يزد به كشاورزان آب ندادند. امسال به صنايع گفتند آب مورد نياز را بايد از پساب استفاده كنند و به شهرها هم گفتند بايد فاضلاب را تصفيه كنند. در كشورهاي پیشرفته آب فاضلاب ها را تصفیه کرده هفت بار از پساب استفاده ميكنند و در اصفهان گفتند اگر اين كار را نكنند ديگر امكان استفاده از آب را نخواهند داشت. نهايتا به كشاورزان اعلام شد كه كشت انجام ندهند و مبلغي را بگيرند. كشاورزان اعتراض كرده و استاندار اين مبلغ را بيشتر كرد. الان كشاورزانی كه با زايندهرود كشاورزي ميكردند ديگر اين كار را انجام نميدهند و در مورد درياچه اروميه هم همين نظر را دادهاند.
طبق قانون اگر كشاورزي زمينش را كشت ميكرده و الان نميتواند اين كار را انجام دهد دولت موظف به جبران خسارت است. الان ميگويند كشاورزي نكن و گرمسار، قم، يزد و... آب ندارند و همه ميگويند اولويت شهر و صنعت است.
دور دریاچه ارومیه کانال کشی شود
تصميم مهم در مورد درياچه اروميه این است که هر چه زودتر آن را خشك كنند و نمكش را جمع كنند. الان اين درياچه همينطور به حال خودش باقي مانده و ميگويند اگر درياچه خشك شود ريزگردهايش مشكلساز خواهد شد اما اين ريزگردها تا ممقان هم نميرود و بلورهايش نميشكند.
الان بايد دور درياچه كانالكشي كنيم كه هرزآبها در آن نريزد. اصل قضيه اين است كه آبي وجود ندارد كه بخواهند وارد درياچه كنند و ديگر اينكه گفتهاند 12 سال نياز است كه درياچه پر شود اما هر چه اين آب در درياچه ريخته شود وارد چاههاي اطراف خواهد شد. البته درياچه اروميه اهميت بسيار بالايي دارد. وقتي كوه سهند آتشفشان شد چاله ميانه و درياچه اروميه درست شد.
در سال 1325 اين حوضه را آبريز اعلام كردند. وقتي ميگويند آبريز هم آب سطحي و زيرزميني به آن وارد ميشود و اهميت اين درياچه مانند درياچه خزر است.
زمان رژيم گذشته گفته ميشد كه قرار است در اروميه دانشكده ساخته شود و من مايل بودم كه به آنجا بروم و از ابتدای دانشگاه ارومیه در آنجا حضور داشتم. در آن زمان گاهي در اين درياچه آنقدر آب زياد بود كه خانههاي مردم در آذرشهر در خطر بود.
دوم اينكه موجودي به نام آرتميا داشت كه ارزش غذايي بالايي داشت. گاهي اوقات از خارج از كشور به ايران ميآمدند كه از آرتميا براي كشور خودشان استفاده كنند.
مورد ديگر اينكه پرندگان زيادي از آرتميا تغذيه ميكردند. دور درياچه هم لجني بود كه براي مشكلات استخواني و ماهيچه استفاده ميكردند. اگر اين لجنها در دست خارج از كشور بود از آن استفاده بهتري ميكردند.
اين درياچه دو اكوسيستم خاكي داشت. مورد ديگر اينكه اين درياچه دو جزيره داشت كه قابل سكونت بود و يك جزيره حيات وحش بود كه الان هم هست. دور درياچه اروميه هم اكوسيستم حيواني شامل گاوميشهاي باارزش بود. از يك گاوميش ماده استفادههاي زيادي ميشد. از شير آن استفاده ميشد. براي باركشي و گوشت هم از آن بهره ميبردند و الان سازمان ملل براي بقاي اين گاوميشها سوبسيد ميدهد.
درياچه هم كه پرآب بود و در زمان وزش باد بناب، اسكو، ملكان، عجبشير و... كه در شرق درياچه بودند از آب و هوايي بسيار عالي برخوردار بودند.
در دهه 50 هم كشتيها وارد درياچه ميشد و از نظر جذب توريست مهم بود و مردم اروميه در آن زمان در كنار درياچه چاله ميكندند و در آن آب ميريختند كه بتوانند نمك داشته باشند. اما كشاورزها به سمت حفر چاه رفتند و آب سطحي درياچه خشك شد و درياچه بيمار شد و الان بايد بگوييم كوير اروميه نه درياچه اروميه، چون پنج درصد از درياچه باقي مانده كه تازه آن هم باتلاق است. حالا دریاچه به نمکزار تبدیل شده و همه حتی حیوانات هم در حال از بین رفتن هستند، تا حدی که در دریاچه با ماشین رفت و آمد میکنند و هم باد داغ و هم باد نمک داریم.
حال میخواهند آب تامین کنند ولی نمیتوانند. 10 سال است که به شدت آب دریاچه در حال کم شدن است و طرحهایی داده شده که عملی نیست. طرفداران افراطی محیطزیست میخواهند که سدها شکافته شوند که وزارت نیرو قبول نکرد. پیشنهاد باز کردن رود ارس را دادند که نمایندگان اجازه ندادند. باروری ابر هم نتیجه نداد. گفتند آبخیزداری کنیم که باز هم نتیجه نداد.
سال 1349 پنج رئیس دانشکده من را هم با خودشان به مرز بردند و در سردشت رودی را دیدم که به عراق ریخته میشد. رود زاب صغیر و رود زاب کویر که عراق سد دوکان را تاسیس کرده که این آب در آنجا جمع میشود. پیشنهاد کردم آب رود زاب را به ایران برگردانند که محیط زیست مخالفت کرد چون گفتند این کار پنج سال زمان میبرد و تا آن زمان دریاچه خشک شده و ما میخواهیم فورا دریاچه را نجات دهیم و دوم اینکه این رود آب زیادی ندارد. الان تنها راهی که مانده این است که 40 درصد آب کشاورزی از طریق آبخیزداری برای دریاچه صرف شود. آبخیزداری آب سد را کم میکند. آقای گرشاسبی اعلام کردهاند که با این کار 50 درصد آب دریاچه تامین میشود اما این اشتباه است. سد که ساخته میشود بالادست سد آبخیزداری میکنند که سیلاب به راه نیفتد و در سد گل و لجن پر نشود. هر چه آب با شدت بریزد گل و لای به همراه میآورد. الان 40 متر سد کرج گل است. 85 متر سد دز گل است. تا 25 سال دیگر سدهای تهران پر از گل میشوند. تصمیم گرفتهاند از طریق آبیاری قطرهای صرفهجویی کنند.
نمک بلوری دریاچه یک سرمایه ملی است
در گذشته دریاچه ارومیه 30 میلیارد مترمکعب آب داشت ولی الان این میزان به دو میلیارد مترمکعب رسیده است. حساب کردهاند که سالی یک میلیارد مترمکعب به آب دریاچه اضافه شود که این کار 12 سال طول میکشد. نظر من این است که در هر صورت ابتدا باید نمک را جمع کنند. فقط میخواهند در هر شرایطی به دریاچه آب سرازیر کنند. الان طبیعت با دست خودش میلیاردها تن نمک بلوری به ما تقدیم میکند که میتوان از آن استفاده کرد.
اما مشکلشان این است که این نمکها را کجا ببریم؟ ما هر روز دهها میلیون تن نمک نیاز داریم. یکی از موارد استفاده در نفت است که نمک باعث میشود آب پایین رفته و نفت از آن جدا شود.
دوم در پتروشیمی است. در گرمسار دو سوم نمک ایران وجود دارد که گفته میشود تا بیست سال آینده تمام خواهد شد.
در دشت کویر بزرگ مرکزی ایران طرحی با شراکت آلمانها اجرا کردهاند که آب کویر گرفته شود و در پایین آن استخر درست کردهاند که نمک استخراج کنند.
دریاچه مهارلو در جنوب شرق شیراز هم آب شور دارد و فاضلاب شیراز به آن ریخته میشود اما از نمک آن استفاده میشود. در اهواز با هلندیها از آب دریا نمک استخراج میکنند. وزارت صنایع و معادن باید همه این سیستمها را تعطیل کند که به نفعشان است چون مثلا در گرمسار با این وضعیت تا بیست سال آینده منبع نمک نخواهیم داشت.
باید از نمک ارومیه استفاده شود چون الان نمک خیلی گران است. در گذشته به دست آوردن نمک به صورت سیستم انفجاری بود. الان هم با دریل در حال به دست آوردن نمک هستند. نمک دریاچه ارومیه میلیاردها تومان ارزش دارد و میتوان از آن استفاده کرد. در صورت برداشت نمک باد نمک از بین میرود. سوم اینکه مردم این نمک را میخورند در صورتی که این نمک صنعتی و بسیار گران است.
پروفسور علا اعلام کرده است که این نمک را به عنوان نمونه به آمریکا برده و گفتهاند بهترین ماده برای خمیردندان است. الان بسیاری از مردم به دلیل خوردن این نمک بیمار شدهاند. مورد بعدی این است که این نمک به زمین نفوذ کرده و آب چاهها را شور میکند.
محل های استفاده از نمک دریاچه
دورتادور اين كويرها الان شيشهسازي و كاغذسازي است که از نمک استفاده می کنند. موادي در چاه نفت هست كه نمك كوير در آن ريخته ميشود كه نفت در قسمت پايينتر قرار بگيرد. در پتروشيمي و داروها هم از نمك كوير استفاده ميشود. در كشتيهايي كه به مدت طولاني در دريا هستند از كلسيم استفاده ميشود كه آن را خشك نگه ميدارد. در باروت هم از نمك استفاده شده است. كارخانه ذوب آهن اصفهان از نمك استفاده كرده و سولفات سديم را گرفته و اكسيژنش را گرفته و به سولفيد سديم تبديل ميشود و آهن از سنگ جدا ميشود. ميلياردها درآمد كه نظريه جديد من است و همه به كوير بستگي دارد.
دریاچه باید تبدیل به پارک شود
پس از جمع کردن نمکها و گل و نمک، ضلع شمالی که گودترین جاست دریاچه خشک میشود. آلمانیها در دانشکده صنعتی شریف اعلام کردهاند که این دریاچه به پارک انرژی خورشیدی تبدیل شود.
نظر من این است که در آنجا بهمدت ده سانت شن و ماسه (90 درصد ماسه و 10 درصد شن) بریزیم و تخم گیاه هم به آن اضافه کرده و ظرف پنج سال با آن بارندگی موجود تبدیل به علفزار میشود و میتوان به بزرگترین پارک گیاهی و حیوانی دنیا تبدیل شود.
خوب حال میگویند این کار گران است. میتوانند نمک این دریاچه را جمع کرده و به سازمان جنگلها و مراتع واگذار کرده و جنگلکاری کنند که در این صورت هوا از داخل جنگل عبور میکند. از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و زیست محیطی دریاچه باید خشک شود. اقتصادی به این خاطر که چاهها و زمین را شور کرده است. اجتماعی به خاطر مهاجرت مردم. این دریاچه از زیر همه را نمکزار میکند و آب و خاک را شور میکند. از نظر سیاسی هم ضدانقلابها میگویند جمهوری اسلامی دریاچه را خشک کرد اما ما میتوانیم مانند آمریکا عمل کنیم و این دریاچه را به پارک تبدیل کنیم. به خبرگزاری ایرنا در آذربایجان غربی هم گفتهام به شما قول میدهم اگر این دریاچه به پارک تبدیل شود به قدری زیبا خواهد شد که دریاچه را فراموش کنید.
نوع زراعت را عوض کنید، مردم به روستاها برمیگردند
شور شدن چاهها باعث خشک شدن باغات شده است. باید زراعتی کشت شود که آب کم نیاز داشته باشد، دوم نمک به آب اضافه شود و بعد باغات پسته ایجاد کنند. حتی میتوانند زعفران کاشت کنند. زندگی مردم آن منطقه به کلی با این کار تغییر خواهد کرد. مردم هم به این مناطق برخواهند گشت باید در مرحله اول چاهها را شیرین کرد.
الان همه به رود ارس احتیاج دارند اما در زمستان ارمنستان و ما نیاز به آب نداریم و این آب به دریای خزر میریزد میتوان از تغذیه آب مصنوعی استفاده کرد. در جاهایی که آب شور شده باید چاه حفر کنند و آب شیرین وارد این چاهها شود و سطح آب بالا میآید. با این کار چاهها شیرین میشود. تمام این مشکلات راهحل دارد و کشاورزان که در حال مهاجرت هستند میتوانند برگردند اما این روزها هر روز چاههای زیادی پر میشوند که باعث ایجاد مشکل برای مردم بومی شده است.
در اين مناطق مردم مشكل دارند چون آب چاهها شور شده است اما اين مطلب را به اطلاع مراجع بالاتر نميرسانند. به من ميگويند چرا اجازه نميدهي درياچه پرآب شود؟ در مورد بقيه درياچهها ميشود اين كار را كرد اما در مورد درياچه اروميه خير. آب ریختن به دریاچه خیانت است چون باعث نابودی نمک و سرمایه های ملی، شورشدن آب و خاک و نابودی آب است.
یاد گرفتم که
1.با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند
2.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه میکند
3.از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود
4.تنهائی را به بودن جمعی که به ان تعلق ندارم ترجیح میدهم
خبرهای بالا همگی برگرفته از سایت های خبرگزاری دولتیست
واقعا چه کسی پاسخگوست
یاد گرفتم که
1.با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند
2.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه میکند
3.از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود
4.تنهائی را به بودن جمعی که به ان تعلق ندارم ترجیح میدهم
خطر نابودی آب های زیر زمینیتداوم خشکسالی و کاهش روان آبها در سال های اخیر و روند رو به رشد برداشت از آب های زیرزمینی هم اکنون ایران را با بحران از دست دادن سفره های زیرزمینی رو به رو کرده است.
به گزارش Consbank، آب های زیرزمینی به عنوان یکی از منابع اصلی آب برای شرب در سرتاسر دنیا به حساب می آید.
کشور ما نیز با قرار گیری 85 درصد از مساحت خود در اقلیم خشک،افزایش جمعیت و کاهش 13 درصدی بارندگی ها در بلند مدت به مسیر استفاده از آب های زیرزمینی شتاب داده تا جایی که بر اساس اعلام مسئولین امر 55 درصد آب مصرفی ایران از منابع زیرزمینی تامین می شود.
آب های زیرزمینی در دو لایه استاتیک و دینامیک ذخیره می شود که برداشت از لایه دینامیک با بارش باران در کوتاه مدت قابل جبران بوده اما جایگزینی آب لایه استاتیک به آسانی امکان نیست.
حمید چیتچیان وزیر نیرو آمار برداشت از آب سفره های زیرزمینی را از کل 500 میلیارد متر مکعب ذخایر استاتیک 110 میلیارد متر مکعب طی 40 سال اخیر عنوان کرده که نهایتا منجر به 5.7 میلیارد متر مکعب بیلان منفی در آب های زیرزمینی شده است. همراه شدن این میزان برداشت با وجود 300 هزار حلقه چاه غیر مجاز در کشور کنترل برداشت ها را مشکل ساخته است.
در پی اعلام این آمارها وزارت نیرو به عنوان متولی امر به دنبال اجرایی ساختن طرح احیا و تعادل بخشی آب های زیرمینی از طریق مسدود سازی چاه های غیر مجاز،نصب کنتورهای هوشمند،عدم صدور پروانه جدید برای حفر چاه و مقابله با اضافه برداشت ها از چاه های مجاز دنبال می کند.
گفتنی است برای اجرا این طرح تا کنون 15 پروژه تعریف شده که این تعداد 11 پروژه مربوط به وزارت نیرو،3 پروژه مربوط به جهاد کشاورزی و 1 پروژه برای سازمان زمین شناسی است که در صورت تامین اعتبارات مخصوص به خود در راستای حفظ آب های زیرزمینی تلاش می شود اما اظهارات اخیر رحیم میدانی معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا نشان از عدم تخصیص مناسب منابع داشته است.
بر اساس این برنامه در مرحله نخست اجرای این طرح در مدت 5 سال آینده نباید وضعیت منفی در دشت های کشور وجود نخواهد داشت و پس از 15 سال بعد به سطح ایستایی اولیه خواهیم رسید.
در این میان تشکیل جلسات منظم شورای عالی آب و مسدود سازی حدود 8 هزار چاه غیرمجاز دو سال گذشته نشان از جدیت دولت یازدهم برای جبران کسری موجود دارد.
اهمیت حفظ و نگه داری آب برای نسل های آینده بر کسی پوشیده نیست بر همین اساس باید به دنبال راه حل های دیگر همچون نگاه جدید حقوقی به مساله آب ،تصفیه فاضلاب ها و تزریق پساب آنها به آب های زیرزمینی ،همکاری وزارت جهاد کشاورزی و محیط زیست به عنوان ارگان های مرتبط با موضوع در کنار طرح احیا و تعادل سازی آب های زیرزمینی می تواند برای بهبود شرایط آب زیر زمینی دنبال شود.
یاد گرفتم که
1.با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند
2.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه میکند
3.از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود
4.تنهائی را به بودن جمعی که به ان تعلق ندارم ترجیح میدهم
خیلی ممنون از دوستان که اظهار نظر کردند
ولی واقعا راهش همینه ! به خودمون بیایم باید جدی دنباله چاره باشیم
واقعا بی کفایتی مدیران باعث جبران ناپذیری در حوزه آب به کشور شده است و اگر پیشگیری نکنیم ابعاد مشکلات زیادتر میشود
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)