سوسک های قهوه ای گندم (کرم های سفید ریشة غلات)
اولین نوشته در خصوص سوسک قهوه ای گندم مربوط به یوستروف و اقلیدی(1325) است. سوسک قهوه ای گندم به چند گونه سوسک زیان آور از جنس Anisoplia اتلاق می شود. لاروهای این آفت به ریشة گندم های پائیزه خسارت می زنند و حشرة کامل آنها در خرداد از سنبله های گندم در مراحل خمیری شدن تغذیة می کنند. در سال های اخیر گونة زیان آوری به نام Amphimalon caucasicus Gyll. توسط رضابیگی و حیدری(1372) گزارش گردیده است که بیشترین خسارت وارده به گندم و جو در کرمانشاه مربوط به این گونه بوده است. چون حشرات کامل این گونه خسارتی مشابه سوسک های قهوه ای گندم ندارند، بنابر این اتلاق نام سوسک قهوه ای گندم به تمام گونه های فوق منطقی به نظر نمی رسد و کرم های سفید ریشة غلات عنوان بهتری برای معرفی آنها است. گونه های مهم این سوسک ها به شرح زیرند(شکل 9) : سوسک قهوه ای گندم Anisoplia austriaca (Hbst.) (Scarabaeidae, Coleoptera)
شکل 9- کرم های سفید ریشة غلات
ردیف بالا حشرات کامل به ترتیب از راست به چپ،
Amphimallon caucasicus ، Anisoplia austriaca، Anisoplia leucaspis و Anisoplia lata
ردیف وسط حلقة انتهایی شکم(Pygidium) سمت راست Anisoplia و سمت چپ Amphimallon
ردیف سوم لارو Amphimallon caucasicus
این آفت از کردستان، کرمانشاه، ایلام، تهران، آذربایجان شرقی و غربی، زنجان، خوزستان، تهران و برخی دیگر از نقاط کشور گزارش شده است. خسارت اصلی آن مربوط به لاروهای آن است که به گندم پائیزه تازه جوانه زده حمله کرده و باعث قطع شدن ریشه و طوقة آنها می گردد. طبق بررسی های رضابیگی(1369) لاروهای این آفت با تراکم 3-5 عدد در متر مربع 8-12 درصد گندم های تازه جوانه زده را قطع می کنند. حشرات کامل آن نیز با تراکم 5/1-3 عدد در متر مربع به 8/2-6 درصد سنبله ها در مراحل شیری شدن و رسیدن خسارت وارد کرده و تنها 15-16 درصد دانه های موجود در این سنبله هاخسارت آسیب می بیند.زمستان گذرانی این آفت به صورت لارو است و هر دو سال یک نسل دارد. سوسک قهوه ای گندم Anisoplia leucaspis (Cast.)
(Scarabaeidae, Coleoptera)
مناطق انتشار و نحوة خسارت این گونه نیز شبیه A.austriaca است. طبق بررسی های رضابیگی(1369)در استان کرمانشاه انتشار این گونه بسیار محدود بوده و روی برخی از گندمیان در مراتع حفاظت شده یافت گردیده است و خسارت اقتصادی آن مشاهده نشده است. (Scarabaeidae, Coleoptera)
این گونه توسط رضابیگی(1369) از روی گیاهان مرتعی جمع آوری گردیده است و خسارت اقتصادی آن روی گندم و جو گزارش نشده است. Amphimallon caucasicus Gyll.
(Scarabaeidae, Coleoptera)
این سوسک به عنوان یک گونة زیان آور در مزارع گندم و جو برای نخستین بار توسط رضابیگی و حیدری(1372) معرفی شد.بررسی های نامبردگان نشان داد گونه ای که لارو آن در کرمانشاه به عنوان لاروهای سوسک قهوه ای گندم شـناخـته می شد متعلق به جنس Anisoplia نبوده و به این گونه تعلق دارند. لاروهای این گونه مشابه لاروهای Anisoplia هستند با این تفاوت که بر روی حلقة انتهایی شکم (Pygidium ) آنها 12 موی دو ردیفه وجود دارد. روی حلقة انتهایی شکم لاروهای Anisoplia موهای پراکنده ای وجود دارد و موهای دوردیفه دیده نمی شود. طبق بررسی های رضابیگی (1369) لاروهای این آفت با تراکم 6-9 عدد در متر مربع 6-7 درصد گندم های پائیزه را قطع می کنند. حشرات کامل این آفت غروب پرواز کرده و خسارتی ندارند. بررسی های خواجه زاده(1377) نیز نشان داده است که بیشترین جمعیت کرم های سفید ریشة غلات در خوزستان به این گونه تعلق دارد. لاروهای این آفت در این منطقه با تراکم 4/1-4/3 عدد در متر مربع 7/3 –9 درصد بوته ها را قطع کرده اند. به نظر می رسد که در اکثر نقاط کشور لاروهای این گونه خسارت زا است. زمستان گذرانی A.caucasicas به صورت لارو در خاک است و احتمالآ هر دو سال یک نسل دارد. مدیریت تلفیقی کرم های سفید ریشة غلات ــ کلاغ و دیگر پرندگان از شکارگران مهم کرم های سفید ریشه به شمار آمده و به هنگام شخم زمین در پائیز و بهار آنها را به شدت مورد تغذیه قرار می دهند. ــ کرم های سفید ریشـة غلات در برابر ضـربه خوردن بسیـار حساس هستند و به هنگام شخم زدن زمین وقتی که آسیب می بینند پس از مدت کوتاهی سیاه شده و از بین می روند. بنابر این شخم عمیق در پائیز و بهار در کاهش جمعیت آنها بسیار موثر است. ــ تناوب زراعی یکی از روش های مناسب کنترل این آفات است. در بررسی های رضابیگی(1369) خسارت لاروهای این سوسک روی گـیـاهان زراعی مثـل نخود، عدس و چغنـدر قند که در تـناوب با گـندم در مناطق آلوده به این آفـت کشـت می شدند، مشاهده نشده است. ـــ مبارزة شیمیایی با این آفات ضروری نیست و با روش های زراعی به خوبی کنترل می شوند. ــ بررسی های بیشتری در خصوص انتشار جغرافیایی گونه های فوق و بیولوژی، اکولوژی، سطح زیان اقتصادی و دشمنان طبیعی آنها توصیه می گردد. سوسک نیشکر Pentodon idiota (Hbst.)
(Scarabaeidae, Coleoptera)
این آفت از خوزستان و بعضی دیگر از نقاط کشور جمع آوری و شناسایی شده است. علاوه بر نیشکر و ذرت
به بسیاری از گیاهان زراعی از جمله گندم و جو نیز خسارت می زند(جمسی نوبندگانی همکاران،1365 و
بهداد، 1375). سوسک برگ خوار غلات Lema melanopa L.
(Chrysomelidae, Coleoptera)
شکل10- سوسک برگ خوار غلات(Lema melanopa) و نحوة خسارت آن
حشرة کامل(بالا)، لارو و علائم خسارت روی برگ(پائین)
این آفت از استان های خراسان، اصفهان، تهران، خوزستان، فارس، آذربایجان غربی و شرقی، گیلان، مازندران، جیرفت، هرمز گان، سمنان وکرمانشاه و برخی دیگر از مناطق کشور گزارش شده است اما خسارت آن اقتصادی نیست. این آفت بیشتر در مزارع آبی مشاهده می گردد و گندم را به جو ترجیح می دهد. لارو و حشرات کامل این آفت پارانشیم رویی برگ را به موازات رگبرگ های اصلی می خورند و محل خسارت آنها روی برگ به صورت نوارهای طولی ســفیــد رنگی دیده می شود. زمستان گذرانی این آفت به صورت حشره کامل است و تنها یک نسل در سال دارد. نعیم(1362) مشاهده کرده است که حدود 10 درصد از حشرات کامل پس از ظهور در اواخر خرداد جفت گیری و تخم ریزی می کنند، اما لاروهای سن دوم این نسل با خشک شدن بوته ها از بین می روند. زیست شناسی این حشره توسط خوش گفتارو همکاران(1377) و سیدی صاحباری و همکاران(1379) نیز مطالعه شده است( شکل 11). کرم های مفتولی ریشه Agriotes spp.
کرم های مفتولی ریشه چند میزبانه هستند و گندم و جو نیز به عنوان میزبان آنها گزارش شده است. خسارت لاروهای این آفت به ریشه گندم و جو در برخی مناطق کشور دیده شده است، اما مطالعة چندانی در خصوص
گونه های خسارت زای گندم، میزان خسارت و بیولوژی آنها صورت نگرفته است. بال پولک داران زیان آور گندم ابتدای صفحه بیش از 10 گونه از بال پولک داران جمع آوری و شناسایی شده اند که در مرحلة لاروی به گندم و جو خسارت می زنند. مهم ترین این گونه ها به شرح زیر می باشند: Syringopais temperatella (Led.)مینوز برگ غلات
(Scythrididae, Lepidoptera)
این آفت با نام برگ خوار غلات معرفی شده است(اقلیدی، 1340)، اما با توجه به نحوة خسارت لارو آن، نام مینوز برگ غلات برای آن مناسب تر است. این آفت تا کنون از استان های خوزستان، فارس، بوشهر، ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه، خراسان، گلستان، گیلان و مازندران گزارش شده است. تراکم و شدت خسارت این آفت در مناطق گرمسیری بیشتر از مناطق سرد و معتدل است و در مناطق آلوده ای که مزارع دیم جایگزین مراتع تخریب شده گردیده اند، شدت آلودگی بسیار زیاد است و می توان گفت که تخریب مراتع در افزایش جمعیت این آفت موثر بوده است. گندم، جو، یولاف، بسیاری از علف های هرز خانواده گندمیان و لگومینوز وبسیاری دیگر از گیاهان خانواده Compositae، Rununculaceae ، Malvaceae ودیگر خانواده های گیاهی به عنوان میزبان آن معرفی شده اند (بهرامی و رجبی، 1372) و (پیر هادی و رجبی، 1371). این آفت از اواخر بهار تا اوایل پائیز به صورت لارو سن یک در خاک دیده می شود. در پائیز پس از جوانه زدن گندم از نوک برگ ها وارد شده و از پارانشیم تغذیه می کند. برگ های گندم در مزارعی که آلودگی شدید دارند، ظاهری سفید رنگ و خشکیده پیدا می کنند. حقیقت خواه و همکاران(1377) درصد خسارت این آفت را در تراکم 7-11 لارو روی هر بوته 6/36 درصد برآورد کرده اند. زمستان گذرانی این آفت به صورت لارو در داخل برگ های آلوده است و تنها یک نسل در سال دارد (پیر هادی و رجبی، 1371 ; بهرامی ، 1373; ، حقیقت خواه و همکاران،1377 و جمسی و همکاران، 1381). مدیریت تلفیقی مینوز برگ غلات ــ شخم زدن خاک پس از برداشت محصول و رعایت تناوب زراعی یکی از بهترین روش های کنترل این آفت است. در رابطه با تآثیر این عملیات در کنترل این آفت بررسی های جامعی توسط جمسی نوبندگانی و همکاران(1381) صورت گرفته است. ـــ کود دهی و آبیاری مزارع موجب ترمیم بوته های آسیب دیده می شود. ــ سطح زیان اقتصادی این آفت توسط جمسی نوبندگانی و همکاران(1381) بررسی گردیده است. در تراکم های 100 و 150 بوته در متر مربع، چنانچه تراکم لاروها به ترتیب بیشتر از 5 و 9 لارو در هر بوته باشد، کنترل شیمیایی این آفت توجیه اقتصادی دارد. در صورت خسارت شدید آفت می توان در اوایل پنجه زنی گیاه از سم دیازینون EC 60% ( یک لیتر در هکتار) استفاده کرد. در سال زراعی 79-1378 در سطح 5700 هکتار از اراضی گندم کشور با این آفت مبارزة شیمیایی صورت گرفته است (امینی، 1379). Ochsenheimeria vacculella
(Ochsenheimeridae, Lepidoptera)
کرم ساقه خوار گندم یا بید ساقه خوار گندم نامیده شده است این آفت نخستین بار در سال 1364 از اصـــفهان با نام علمی (Schiff. Ochsenheimeria taurella) گزارش شده است (بهداد، 1375) و پس از آن در کرج و برخی دیگر از مناطق کشور دیده شده است. این آفت لاروهای این آفت ساقه خوار است و علاوه بر گندم و جو به چاودار و دیگر گندمیان نیز خسارت می زند. خسارت آن روی گندم باعث سفید شدن و خشک شدن سنبله ها می شود
( مقدس و همکاران، 1374). با بررسی هایی که روی ژنیتالیای آن صورت گرفـته است، احتـمالآ
Och. Vacculella نام علمی گونه ای است که در اصفهان خسارت زا است. کرم ساقه خوار اروپایی ذرت Ostrinia nubilalis (Hub.)
گندم و جو و گندمیان دیگر به عنوان میزبان های کرم ساقه خوار اروپایی نیز معرفی شده اند. این کرم ساقه خوار در گرگان، مازندران، گیلان و آذربایجان شرقی به گندم و جو نیز خسارت وارد می کند. کرم ساقه خوار ذرت Sesamia cretica (Led.)
گندم و جو نیز به عنوان میزبان های کرم ساقه خوار ذرت ذکر شده اند. خسارت این آفت روی گندم اهمیت اقتصادی ندارد (بهداد، 1375 ). کرم ساقه خوار نیشکر Sesamia nonagrioides Lef.
از آفات مهم نیشکر و ذرت در خوزستان و فارس است و گندم و جو نیز به عنوان میزبان های آن ذکر گردیده است (اقتدار،1370). اگروتیس،کرم طوقه بر Scotia spp.
اگروتیس یا کرم طوقه بر گونه های مختلفی دارد و این گونه ها در اکثر نقاط کشور ما و جود دارند. گندم و جو نیز از میزبان های این گونه های چند میزبانه به شمار می آیند(بهداد، 1375). پروانة خوشه خوار گندمHadena basilineaF.
این آفت از آذربایجان شرقی و غربی و چهار محال و بختیاری و بعضی دیگر از مناطق غرب کشور گزارش شده است. لارو آن از دانه های نارس و رسیده سنبله های گندم تغذیه می کند و از میزان خسارت آن اطلاعی در دست نیست (اقلیدی، 1340 و بهداد، 1375).
پروانة خوشه خوار گندم Cnephasia pascuana Hb.
(Tortricidae, Lepidoptera)
این پروانه توسط ملک زاده و رجبی(1377) از منطقة خوزستان گزارش شده است. لارو این آفت تا سن پنجم از برگ های غلات تغذیه نموده و در سنین بعدی به ساقه و سنبله گندم حمله می کند. این آفت شش سن لاروی داشته و یک نسلی است و زیان آن اقتصادی نیست(ملک زاده و رجبی، 1381). دو بالان زیان آور گندم ابتدای صفحه بیش از 10 گونه از دوبالان زیان آور(مگس ها و پشه ها) به عنوان آفت گندم و جو در کشور شناخته شده اند، اما مناطق انتشار، میزان خسارت و زیست شناسی آنها در کشور دقیقآ مطالعه نشده است. این گونه های زیان آور به شرح می باشند: مگس گندم Oscinella frit L.
از ورامین جمع آوری شده و احتمالآ در سایر مناطق کشور وجود دارد. میزبان های آن گندم، جو، یولاف، ذرت و چاودار ذکر گردیده است. لاروهای آن از جوانه های مرکزی تغذیه می کند و باعث خشکیدگی و فساد جوانة مرکزی می شود(رجبی و همکاران، 1375). زمستان گذرانی آن به صورت لارو است و احتمالآ 3 نسل در سال دارد. لاروهای نسل دوم و سوم به دانه های شیری شده خسارت می زنند(بهداد، 1375). از ساوه، گرگان، زنجان و مراغه جمع آوری شده است.لارو این مگس ابتدا در داخل جوانة مرکزی و بعد در داخل ساقه های گیاه فعالیت دارد. حشرات کامل آن در دو دورة زمانی در طول دوره رشد گندم ظاهر می شوند(اوایل بهار و اواخر بهار) و می توان گفت که حداقل دو نسل در سال تولید می کنند(رجبی و همکاران، 1375). Oscinella nitidissima (Meg.)
لارو های آن از زنجان روی گندم دیم و از قروة کردستان روی ساقة جو جمع آوری شده است. دانه های جو حاصل از گیاهان مورد حمله چروکیده شده بودند(رجبی و همکاران، 1375). Oscinella alopecuri Mesnil
از بانه جمع آوری شده است(رجبی و همکاران، 1375). مگس ساقة گندم Meromyza saltatrix L.
از مناطق انتشار این گونه و زیست شناسی آن اطلاع زیادی در دست نیست. لارو آن از جوانة مرکزی و احتمالآ
در نسل های بعد از دانه های نرم سنبله ها تغذیه می کند(بهداد،1375). Meromyza facialis Fedoseeva
از کرج جمع آوری شده است(رجبی و همکاران، 1375). مگس زرد ساقة گندم Chlorops pumilionis Bjerk.
از منطقة کرج و ورامین جمع آوری شده است و خسارت آن شبیه گونه های قبلی است. به صورت لارو در داخل ساقه و یا طوقة بوته های آلوده زمستان گذرانی می کند و 2-3 نسل در سال دارد (دواچی، 1333). اسامی علمی سایر دو بالان زیان آوری که از مزارع گندم و جو جمع آوری شده اند به شرح زیر می باشند
(دواچی، 1333 ، بهداد، 1375 و رجبی و همکاران، 1375): Contarinia tritici Kirby (Cecidomyiidae, Diptera)
Lasiosina cinctipes Meg. (Chloropidae, Diptera)
Thaumatomya notata Meg. (Chloropidae, Diptera)
Lasiosina cinctipes Meg. (Chloropidae, Diptera)
Opomyza florum L. (Opomyzidae, Diptera)
Domomyza ambigua Fall. (Agromyzidae, Diptera)
Cerodontha denticornis (Panzer)(Agromyzidae, Diptera)
Phorbia penicilifera Jermy (Anthomyiidae, Diptera)
مدیریت تلفیقی دو بالان زیان آور غلات این گونه ها اهمیت اقتصادی چندانی ندارند. مکان زمستان گذرانی اکثر گونه های زیان آور آنها در خاک بوده و شخم عمیق در پائیز و یا بهار جمعیت آنها را کنترل می کند. کشت به موقع و جلوگیری از کرپه شدن محصول در کاهش آلودگی موثر است. بال غشائیان زیان آور گندم در بین چند گونه زنبوری که روی گندم و جو در کشور جمع آوری شده اند، تنها سه گونة زیر اهمیت دارند:
زنبور ساقه خوار گندم Cephus pygmaeus L.
زنبور ساقه خوار گندم (شکل11) ابتدا در استان های تهران و مرکزی دیده شد و اکنون در تمام مناطق کشور وجود دارد. این آفت علاوه بر گندم و جو به چاودار نیز حمله می کند و ار آفات درجة دوم غلات محسوب می شود. خسارت این زنبور مربوط به لاروهای آن است که بافت داخلی ساقه را به سمت پائین مورد تغذیه قرار می دهد. ساقه های آلوده سنبله های سفید و دانه های لاغری را تولید می کنند به طوری که درصد کاهش وزن دانه ها در ساقه های آلوده تا 15 درصد هم می رسد. ساقه های آلوده با وزش باد می شکنند. درصد آلودگی مزارع به لاروهای این زنبور بین 5 تا 20 درصد گزارش شده است(صحراگرد، 1358 و غدیری، 1370 و 1373). زمستان گذرانی این آفت به صورت لارو در داخل پیلة نازکی در قاعدة ساقة گندم، کمی پائین تر از سطح خاک است. زنبور ساقه خوار گندم تنها یک نسل در سال دارد(صحراگرد، 1358وغدیری، 1373). مدیریت تلفیقی زنبور ساقه خوار گندم ــ زنبورهای پارازیتوئیدی از جنس Aprostocetus از خانواده Eulophidae و Elachertus از خانواده Chalcididae جمع آوری شده اند که لاروهای آن را پارازیته می کنند و در کاهش جمعیت آن موثرند. ــ طبق بررسی های غدیری(1372) برداشت سریع گندم در کاهش جمعیت لارو های این زنبور موثر است، اما بهترین روش کنترل آن شخم عمیق بعد از برداشت محصول می باشد(غدیری، 1373). ــ سوزانیدن کاه و کلش پس از برداشت محصول نه تنها در کاهش جمعیت آن تآثیری ندارد، بلکه باعث کاهش مواد آلی خاک نیز می گردد (غدیری، 1370). ــ سمومی که علیه سن مادر مصرف می گردند، در کاهش جمعیت حشرات کامل زنبور ساقه خوار گندم نیز
موثرند، اما سموم مصرفی علیه پوره های سن گندم در کاهش جمعیت آن موثر نیست به دلیل آنکه در این زمان لاروهای زنبور در درون ساقه ها فعالیت می کنند(غدیری، 1373). ــ در کشورهای دیگر استفاده از ارقام مقاوم گندم در مدیریت کنترل این آفت متداول است. در کشور ما نیز
بررسی هایی در این خصوص صورت گرفته است و لاین ها و ارقام مقاومی نیز معرفی گردیده اند(غدیری،1372، غدیری،1377 و غدیری،1381 ). Trachelus tabidus (Fabr.)
در لیست فرحبخش(1340) نام این زنبور آمده است. تا کنون از استان های تهران و مرکزی جمع اوری شده است. لارو این زنبور نیز ساقه خوار بوده و به گندم، جو و چاودار خسارت می زند و خسارت و زیست شناسی آن مشابه
C. pygmaeus است. Dolerus near puncticollis Thoms.زنبور برگ خوار غلات
(Tenthredinidae, Hymenoptera)
این زنبور توسط غدیری(1368) از کرج گزارش گردیده است. لاروهای آن از برگ ها تغذیه می کنند و خسارت آنها اقتصادی نیست. کنه های زیان آور گندم ابتدای صفحه در خصوص کنه های زیان آور گندم و جو خصوصآ کنه هایی که در مزرعه به غلات خسارت وارد می کنند، تحقیقات چندانی در کشور صورت نگرفته است و تنها خسارت کنة قهوه ای گندم در برخی نقاط کشور گزارش شده است. کنة قهوه ای گندم Petrobia latens (Muller)
این کنه به طور پراکنده از بسیاری مناطق کشور گزارش شده است(صادقی و کمالی، 1370 ونوربخش و کمالی،1374). مطالعاتی در خصوص بیولوژی و تغییرات جمعیت این کنه توسط نوربخش و کمالی(1374) در چهارمحال و بختیاری صورت گرفته است. زمستان گذرانی این کنه به صورت تخم است و در منطقة چهار محال و بختیاری 5 نسل در سال دارد. خاک های سنگین رسی، بارش باران، وزش باد شدید و تناوب زراعی از عوامل موثر در کاهش جمعیت این کنه ذکر شده است. مدیریت تلفیقی آفات گندم ابتدای صفحه مدیریت تلفیقی آفات(Integrated Pest Management) یک سیستم تصمیم گیری برای کنترل آفات است که با در نظر داشتن اصول اکولوژیک، اصول اقتصادی و علایق تولید کنند گان، تلفیقی از روش های مختلف کنترل (بیولوژیکی، زراعی، مکانیکی، فیزیکی، رفتاری، شیمیایی و …) را به گونه ای به کار می برد که سوددهی اقتصادی حداکثر و زیان وارده به محیط زیست به حداقل ممکن برسد. مدیریت تلفیقی آفات متکی به عوامل طبیعی کنترل کننده است و سموم شیمیایی را به عنوان آخرین راه حل توصیه می کند. برنامة اجرایی مدیریت تلفیقی آفات گندم و جو دارای مراحل زیر است: الف) بررسی های اکولوژیکی ــ شناسایی آفات و دشمنان طبیعی آنها، تعیین مناطق انتشار و تهیة بانک اطلاعاتی برای آنها ــ مشخص نمودن آفات کلیدی و آفات درجة دوم و سوم ــ تعیین روش ها و تکنیک های مناسب برای نمونه برداری از جمعیت آفات ــ مطالعة بیواکولوژی آفات کلیدی و آفات درجة دوم و تهیة جدول زندگی آنها ــ توسعة سیستم های پیش آگاهی و مراقبت برای آفات کلیدی ب) بررسی های اقتصادی ــ ارزیابی میزان خسارت آفات کلیدی و آفات درجة دوم ــ تعیین سطح زیان اقتصادی(EIL) آفات کلیدی و آفات درجة دوم ــ بررسی های اقتصادی و اجتماعی مدیریت کنترل آفات ج) مدیریت تلفیقی (تلفیق روش ها) ــ توسعة روش های به زراعی و به کارگیری عوامل مختلف برای تولید محصول بهتر ــ اتخاذ شیوه های مناسب برای افزایش تآثیر عوامل زنده و غیرزندة کنترل کنندة جمعیت آفات ــ تلفیق روش های کنترل (بیولوژیکی، زراعی، شیمیایی و …) برای کاهش جمعیت آفات کلیدی و آفات درجة دوم بر اساس زیست شناسی و مراحل حساس زندگی آنها د) اجرا، ارزیابی، ترویج و توسعه ــ اجرای برنامة مدیریت تلفیقی آفات در مزارع نمونه و ارزیابی آن ــ آموزش و جلب مشارکت کشاورزان و اجرای برنامة مدیریت تلفیقی آفات به کمک آنان ــ ترویج و توسعة روش ها و ارزیابی نتایج آنها توسعه و اجرای برنامة مدیریت تلفیقی آفات(IPM) در قالب برنامة مدیریت محصول(ICM) نیز قابل اجرا است و اساسآ بخشی از آن به شمار می آید. لازمة اجرای یک برنامة گسترده برای مدیریت محصول در گندم زارهای کشور، همدلی، همراهی و هماهنگی بهره برداران، مصرف کنندگان و متخصصان کشاورزی ( آب و خاک، زراعت و اصلاح نبات، ماشین آلات، گیاه پزشکی، اقتصاد، ترویج و آموزش، مدیریت و تعاون و…) در تمام مراحل تولید و مصرف است. چنین برنامه هایی می بایست بر اساس شیوه های مشارکتی اجرا شوند. در شیوه های مشارکتی، پروژه ها و طرح ها بر مبنای نیازهای واقعی بهره برداران شکل می گیرد و مسئولیت اجرای برنامه نیز به عهدة آنان است و دولت تنها نقش تسهیل گر، حمایت کننده و پشتیبان را به عهده خواهد داشت.