آشنایی با مگس و روش سمپاشی آنهاراسته دوبالان زیر راسته cyclorrhphaمگس ها گروهی از دوبالان و متعلق به زیر راسته سیکلورافا هستند که به لارو آنها اصطلاحا Maggot گفته میشود .مگسها دارای 3 مرحله لاروی هستند و لاروسن سوم پس از تیره شدن وجمع شدن پوست و با حفظ پوسته لاروی تبدیل به شفیره میگردد که اغلب بشکه ای شکل است و Puparium خوانده میشود.مگسها دارای مشخصاتی در مراحل لاروی و بلوغ هستند که با کمک آنها از سایر دوبالان متمایز میشوند.لارو مگسها فاقد سر مشخص هستند و جلوی بدن آنها کاملا باریک و تیز میشود (Acephalon).قطعات دهانی لارو شامل چند قطعه و قلاب کیتینی سخت است که اسکلت سری حلقی یا Cephalopharyngeal Skeleton نامیده میشود.لاروها دارای حلقه های مشخص و در اکثر گونه ها مجهز به خارهایی ظریف مثلثی یا مخروطی شکل هستند.در مگسهای خانواده های مختلف شکل عمومی لارو،قطعات وقلاب های دهانی، سوراخهای تنفسی جلویی، سوراخهای تنفسی عقبی (Posterior Spiracles) و فرم پریتریم،باتون و اسلیتها و وجود یا عدم وجود خارهای سطح بندها در تشخیص بسیار مهم وکلیدی هستند.همانطور که ذکر شد شفیره درون پوسته لاروسن سوم تشکیل شده و به همین دلیل سوراخهای تنفسی و قلابهای دهانی در سطح پویتریوم دیده میشود.در مگسهای بالغ اندامها و پوستهای سر شامل یک جفت چشم مرکب مشخص ،گاهی سه چشم ساده،شاخک سه بندی و غالبا رو به پایین است و که بند سوم بزرگتر و دارای یک موی درشت ساده و یا منشعب به نام آریستا (Arista) و قطعات دهانی میباشد.در مرحله شفیرگی غددی به نام پی تی لینوم ( Ptilinal gland ) در قسمت سر حشره بالغ تشکیل میشود.در مرحله خروج حشره از شفیره این غدد کاملا متورم شده و مثل بادکنک در جلوی سر ظاهر و با فشاری مه به درپوش شفیره می آورند آن را با یک شکاف دایره ای پاره واز آن خارج میشوند. مدت کوتاهی پس از از خروج حشره بالغ این غدد جمع میشوند و در تعدادی از مگسها در جلوی سر تشکیل منطقه ای فرورفته به شکل ∩ یا Λ را میدهند.شاخکها در بالای این منطقه قرار میگیرند.مرز این قسمت توسط یک شیار از سایر قسمت های سطح سر مجزا میشود که به آن شیار پیشانی (Frontal suture ) ویا شیار پی تی لینوم(Ptilinal suture) گفته میشود.قطعات دهانی در مگسها اکثرا از تیپ لیسنده بوده ،آرواره ها دیده نمیشوند و لب زیرین تبدیل به یک خرطوم (Probocis) شده است.بال در مگسها رشد کامل دارد وممکن است شفاف یا دارای لکه باشد.در گونه های مهم از نظر پزشکی شکم حالت تلسکوپی دارد و چند بند انتهایی آن درون شکم فرو رفته و هنگام تخم ریزی یا جفت گیری مشخص میشوند.مگسها از چند جنبه حایز اهمیت پزشکی و بهداشتی هستند.1- انتقال مکانیکی بیماریها: بسیاری از مگسها قادر به چنین انتقالی به دلیل نوع فعالیت ونحوه تغذیه هستند ولی انواعی که در تماس بیشتری با انسان قرار دارند ،اهمیت بیشتری از این نظر پیدا میکنند مثل مگس خانگی. 2- ایجاد بیماری میاز: لارو تعدادی از مگسها قاد ربه حضور و تغذیه از بافتهای زنده بدن سایر موجودات به خصوص پستانداران هستند و انسان نیز ممکن است مورد حمله و ابتلای این بیماری قرار گیرد. 3- انتقال بیماری خواب: انتقال این بیماری توسط مگسهای تسه تسه صورت میگیرد. 4- گزش وخونخواری وایجاد تحریکات پوستی والتهاب موضعی. در ادامه به شرح خانواده ها ،جنسها وگونه های مهم در هر خانواده میپردازیم:
خانواده موسیده( Muscidae )این خانواده شامل مگسهای خانگی ومگسهای نیش زن بوده و از نظر انتقال مکانیکی بیماریها،مهمترین خانواده محسوب میشود.جنسهای مهم این خانواده از نظر پزشکی شامل Musca و Muscina هستند.انواع سه جنس اول از نظر پزشکی ،انتقال مکانیکی،و گاهی نیز ایجاد میاز تصادفی و جنس چهارم از نظر گزش حایز اهمیت هستند.مهم ترین و معروف ترین گ.نه این خانواده مگس خانگی است که مشخصات واهمیت آن بررسی میشود.
مگس خانگی(Musca domestica)حشره ای ست با پراکندگی جهانی و بسیار اهلی (Synanthropic ) که همیشه در نزدیکی انسان ،اماکن انسانی و دامهای اهلی یافت میشود.
الف-مرفولوژی مگس خانگی: حشراتی به طول 6الی9 میلی متر ،به رنگ خاکستری و با شکم زرد و مات ویا قهوه ای کمرنگ هستند.در سطح پشتی سینه4نوار تیره رنگ موازی دیده میشود .چشمهای مرکب درشت وقهوه ای رنگ است که در نرها به هم نزدیک و در ماده ها فاصله بیشتری دارند.آنتن دارای سه بند وبا یک آریستای مشخص میباشد که در هر دو طرف دارای مو است ودرون فرورفتگی پی تی لینوم قرار میگیرد.قطعات دهانی دارای تیپ لیسنده و به شکل یک خرطوم رو به پایین در زیر سر قرار دارد . خرطوم کاملا متحرک وتلسکوپی است وهنگام تغذیه به طرف بیرون کشیده میشود که برای مکیدن مایعات و یا مواد نیمه جامد مناسب است.رگبال طولی چهارم در انتها دارای یک انحنای شدید است و در نزدیکی رگبال سوم به لبه بال (رگ کوستا) میرسد.صفت اخیر بعلاوه شکل آریستا،مگس خانگی را از مگسهای مشابه مثل Muscina stabulans و Fannia canicularis و Stomoxy calcitrans متمایز می سازد. پاها دارای یک جفت ناخن و یک جفت بالشتک گوشتالو با موهای ترشحی چسبنده هستند که هم از نظر اتصال حشره به سطوح صیقلی و هم از نظر اتصال عوامل بیماریزا و انتقال آنها اهمیت زیادی دارند.
ب-بیولوژی مگس خانگی: مگس خانگی حشره ای کاملا اهلی و پلی فاژ است که به زندگی در مجاورت انسان و اماکن انسانی عادت کرده واز هر ماده غذایی مثل مواد قندی ،شیر ،پسمانده غذاها ،مدفوع ،ادرار ،خاط ،و ترشحات چرکی تغذیه میکند.مگسهای خانگی تخم گذار هستند.ماده های بارور تخمهای خود را به صورت دسته جمعی ودر دسته جات 75الی150عددی میگذارند.معمولا طی 6نوبت تخمریزی در مجموع بیش از 1000 تخم برروی توده های مواد غذایی مثل مدفوع دام ،زباله، گیاهان درحال فساد و لاشه حیوانات قرار میدهند. مگس خانگی قدرت رشد و تکثیرفوق العاده ای داشته و سیکل تخم تا تخم آن به طور معمول 10روز و در شرایط ایده آل حتی 5یا6 روز طول میکشد.طبق محاسبه ای ساده و احتساب 10روز برای سیکل تخم تا تخم ريا،چنانچه یک جفت مگس در ماه آوریل تخمریزی کنند وهیچ یک از تخمهای آنها نیز از بین نرود و تبدیل به مگس شوند، تا ماه آگوست تعداد مگسهای تولید شده معادل 191010000000000000000 عدد خواهد شد که قادرند سطح کره زمین را به ارتفاع 47فوت بپوشانند.البته عوامل بیولوژیک و اقلیمی متعددی باعث مرگ ومیر و تلفات زیاد مگسها شده وهیچگاه چنین جمعیتی ایجاد نخواهد شد ولی در شرایط مناسب جمعیت مگسها طی چند هفته به شکل انفجاری افزایش پیدا میکند.تخم مگسها موزی شکل وکشیده وتقریبا سفید رنگ و به طول 8/. الی 1 میلیمتر است که در شرایط مناسب پس از 6تا12ساعت باز میشوند.خشکی ودرجه حرارت زیر15وبالای 40درجه باعث مرگ تخمها میشود.لاروهای خارج شده سفید تا شیری رنگ دارای 12حلقه، مخروطی شکل هستند.لارو مگس خانگی مثل لارو اکثر مگسها دارای سر تیز و نامشخص و یک جفت قلاب دهانی است که از نظر اندازه نابرابرند.سوراخهای تنفسی عقبی مشخص به شکل حرفD و دارای یک پریتریم کلفت وکامل و یک باتون مشخص و سه اسلیت پیچ وخم دار هستند.لاروها در ابتدا گرما دوست بوده وبه همین دلیل بلافاصله به عمق توده غذایی که معمولا درحال تخمیر و در نتیجه گرم است نفوذ میکنند. در شرایط مناسب دوره لاروی 3تا7 روز طول میکشد و لاروهای سن سوم قبل از تبدیل به شفیره حالت گریز از گرما پیدا میکنند در نتیجه به قسمتهای سطحی وخنک تر توده غذایی که رطوبت کمتری دارد مهاجرت کرده و تبدیل به شفیره (Puparium) میشوند.لاروهای کامل حدود 10تا 15میلیمتر و شفیره های بشکه ای شکل و با سطح نسبتا صاف و قهوه ای رنگ دیده میشود،حدود 6تا8 میلیمتر طول دارد .دوره شفیرگی نیز در شرایط اپتیمم سه الی چهار روز به طول می انجامد.خروج حشره بالغ مثل سایر مگسها از طریق متورم شدن غدد بادکنکی پی تی لینوم در جلوی سر وفشار حاصل از آن به درپوش (Operculum) شفیره و در نتیجه پاره شدن آن با یک شکاف دایره ای صورت میگیرد.مگسهای بالغ پس از مدت کوتاهی شروع به پرواز فعالیت و جفتگیری میکنند.حشرات بالغ همه چیزخوار(Polyphage) هستند و از هر ماده غذایی مایع تا جامد که قابل حل در بزاق باشد،تغذیه میکنند.مگسهای بالغ قدرت پرواز زیادی دارند و به طور متوسط روزانه 3الی4 کیلومتر و گاهی تا 34 کیلومتر پرواز میکنند.نسبت به خشکی حساسیت زیادی دارند وبی آبی را بیش از یک روز تحمل نکرده وتلف میشوند.مگسها بیشتر مناطق سایه وکم نور را برای فعالیت انتخاب میکنند .در حرارتهای زیر 10درجه بالای 40درجه غیرفعال شده ودر صورت تداوم این حالت خواهند مرد.مگسهای خانگی قدرت زمستان گذرانی یا دپاپوز ندارند ودر مناطق سرد سیر،با شروع فصل سرما ازبین میروند ولی ممکن است تعداد کمی از آنها در صورت وجود شرایط محیطی مناسب مثلا داخل طویله ها و اصطبلها به حیات خود ادامه دهند.انتشار مگسها با شروع فصل گرما به شکل فعال واز مناطق جنوبی به سمت مناطق شمالی صورت میگیرد.به همین دلیل در قسمتهای سردسیر شمالی فصل فعالیت آنها بسیار کوتاه میشود.ج-سایر گونه های جنس Musca : تاکنون 60گونه در این جنس نامگذاری شده اند که بجز گونه های موسکا دومستیکا و موسکا آتومنالیس (M.autumnalis) که دارای پراکندگی جهانی هستند ، همگی محدود به دنیای قدیم میباشند.اکثر این گونه ها، بر خلاف مگس خانگی به نور وحرارت بیشتر متمایلند و در اماکن انسانی کمتر وارد میشوند.گونه آتومنالیس در سال 1950 به آمریکا وارد شده و در حال حاضر در تمام آمریکا و کانادا یافت میشود.به دلیل تمایل این گونه به قسمتهای مرطوب پوست مثل گوشه لبها و چشمها وزخمهای سطحی بهآن مگس طورت(Face Fly) گفته میشود.این گونه به همراه گونه M.sorbance که دارای عادات مشابه است از نظر انتقال مستقیم بیماری تراخم اهمیت زیادی دارند. مگسهای جنس فانیا(Fannia)حدود200گونه در این جنس شناسایی شده که دو نوع آنها دارای پراکندگی جهانی و اهمیت بیشتری هستند که شامل F.canicularis موسوم به مگس خانگی کوچک یا Lesser house Fly و F.scalaris موسوم به مگس مستراح یاLatrin Fly میباشند.در مگس های فانیا رگبال چهارم بال تقریبا موازی رگبال سوم است و رگبال ششم در مقایسه با مگسهای موسکا وموسینا بسیار کوتاه تر است .آریستا در مگسهای فانیا ساده وبدون انشعاب است .مگس فانیا کانیکولاریس در مقایسه با مگس خانگی کمی کوچکتر،باریکتر، تیره تر و دارای سه نوار تیره طولی در پشت سینه است.بیولوژی این مگس مشابه مگس خانگی است ولی طول دوره لاروی و شفیرگی معمولا از مگس خانگی بیشتر است.با این حال در شرایط مناسب سیکل زندگی آنها 15الی30روزکامل میشود.لاروها هیچ شباهتی به لارومگس خانگی ندارند و دارای بدن پهن و زواید بلند ومنشعب برروی بندها هستند.مگسهای بالغ به شدت مگس خانگی به طرف غذای انسان جذب نمیشوند به همین دلیل اهمیت کمتری بعنوان ناقل بیماری به انسان پیدا میکنند.فانیا اسکالاریس بسیار شبیه به گونه فانیا کانیکولاریس است ولی به ندرت وارد مکانهای انسانی میشود.محلهای تخم ریزی آن بیشتر مدفوع تازه انسان و دام است.لاروها دارای بدن پهن و زواید بلند و منشعب بر روی بندها هستند که نسبت به زواید لارو فانیا کانیکولاریس کمی بزرگتر و کلفت تر و با انشعابات ضخیم تر دیده میشوند.بیولوژی هر دو گونه تقریبا شبیه مگس خانگی است. مگس های جنس موسینا(Muscina)گونه مهم این جنس M.stabulans است که به مگس اصطبل دروغین معروف بوده و پراکندگی جهانی دارد.مگس بالغ 8تا9 میلیمتر طوا دارد و در پشت سینه دارای 4نوار طولی سیاه رنگ است.آریستا انشعابات دوطرفه دارد و رگبال طولی چهارم بال دارای انحنای مشخص وروبه بالا ومتمایل به رگبال سوم است.لارو این مگس مخروطی و شبیه لارو مگس خانگی است با این تفاوت که سوراخهای تنفسی عقبی D شکل نیستند و تقریبا گرد به نظر میرسند.وجود سه اسلیت هلالی،پریتریم ضخیم و پهن،عدم وجود باتون و هم اندازه بودن قلابهای دهانی از تفاوتهای دیگر لارو آن مگس با مگس خانگی است.از نظر بیولوژی محل های تخم ریزی درون مواد آلی در حال پوسیدن ،مواد غذایی و مدفوع انسان و حیوانات است.دوره رشد لاروی و شفیرگی طولانی تر از مگس خانگی است و لاروهای سن آخر شکارچی هستند.رفتار و عادت مگس بالغ مشابه مگس خانگی است وتمایل به حضور در اماکن انسانی دارد. اهمیت پزشکی مگسهای موسکا،فانیا و موسینا مگسهای فوق وبه خصوص مگس خانگی به دلیل رفتار تغذیه ای خاص همه چیزخواری،تماسها و رفت آمدهای مکرر بین محلهای آلوده،توالتها و توده های زباله از یک طرف و مواد غذایی و ظروف مورد استفاده انسان از طرف دیگر به عنوان ناقلین مکانیکی عوامل بیماریزا ی متعددی شناخته شده اند.تاکنون بیش از 100نوع عامل بیماری زا از مگس خانگی جدا شده است.این حشرات در انتقال عوامل بیماریهایی مثل فلج اطفال ،تراخم ،کوکساکی، هپاتیتA تبQ و عفونتهای روده ای میکروبی مثل اسهالهای ناشی از شیگلا(chigella)،وبا ،حصبه، سالمونلا،استافیلوکوکها و بیماریهای میکروبی دیگر ازجمله ورم ملتحمه چشم،یاز(Yaws)، سل، جذام، سیاه زخم و بلاخره عفونتهای انگلی دستگاه گوارش مثل آمیبیاز ناشی از آتاموبا هیستولیتیکا، ژیاردمازیس وکرمهای انگلی مثل آسکاریس، هیمنولپیس نانا، کرمهای قلابدار (نکاتور و آنکیلوستوم)، تلازیا کالیفورنینسیس (Thelazia caliphorniensis)، کرمک(Entrobiius vermicularis) و تریکوسفال دخالت دارند.اما بدلیل مکانیکی بودن انتقال و گسترش بیماری در جامعه شکاری مشکل و حتی غیر ممکن است ولی این نقش در مناطق گرمسیر و در شرایط بهداشتی و به خصوص در کشورهای جهان سوم قابل توجه است.کنترل مگسها در چنین مناطقی گاهی انتقال این بیماریها را تا 90% کاهش داده است.مگسها عوامل پاتوژن را به 4 طریق انتقال میدهند:1-توسط خرطوم آلوده خود که در تماس مداوم با سطح آلوده ،مواد غذایی و حتی سطح بدن انسان است.2-توسط موهای بلند ومتعدد و پاهای چسبنده.3-در اثر مدفوع مکرر خود که اکثرا حاوی عوامل بیماریزایی است که بدون تغییر از دستگاه گوارش مگس عبورکرده،دفع میشوند وبه صورت لکه های کوچک تیره رنگ برروی سطوح باقی میمیانند.4-در اثر استفراغ و برگرداندن بخشی از مواد خورده شده اضافی که ممکن است آلوده باشند. لارو مگسهای موسکا،موسینا و فانیا گاهی باعث ایجاد میازهایی تصادفی در دستگاه تناسلی ادراری بخصوص در دختر بچه ها وندرتا در زخم چشم ،حلق و دستگاه گوارش میشوند که بدلیل مقاومت زیاد لاروها در برابر اکسیژن و ترشحات دستگاه گوارش دل درد های شدید ،استفراغ واسهال بروز میکند.این عوارض موقتی بوده و لاروها همراه با استفراغ و یا مدفوع دفع میشوند. مبارزه وکنترل روشهای مبارزه با مگسهای خانگی وسایر مگسهای مشابه شامل چندسری اقدامات بدین شرح است:1-اول اعمال روشهای فیزیکی و مکانیکی2-بهسازی محیط زیست3-روشهای شیمیایی ( سم پاشی )4-روشهای بیولوژیک.در مبارزه فیزیکی عموما اقداماتی در جهت ممانعت از ورود مگسها به اماکن انسانی و جلوگیری از تماس آنها با انسان ،مواد غذایی،ظروف و وسایل فردی صورت میگیرد .مهم ترین این اقدامات عبارتند از: نصب توری برای در ها وپنجره ها وهواکشها تا طبقات چهارم ساختمانها،ایجاد تهویه مناسب و برقرار کردن جریان نسبتا تند هوا توسط پنکه در بالای دربهای ورودی و یا آویزان کردن نوارها یا طناب های رنگی بهمراه مهره ها و دانه هایی شبیه تسبیح در جلوی دربهای ورودی،استفاده از حشره کشهای الکتریکی تولیدکننده نور ماورای بنفش و یا دستگاههایی که ایجاد جریان های الکتریکی با ولتاژبالا وکشنده برای حشرات میکنند.البته روش های اخیر گران قیمت بوده و کاربرد محدودی دارند. بهسازی محیط عمدتا شامل اقداماتی به منظور محدودکردن و از بین بردن محلهای تخم ریزی و زاد و ولد مگسها میباشد.برای دستیابی به این هدف جمع آوری و نگهداری زباله در ظروف در بسته وکیسه های پلاستیکی ، تخلیه زباله در سطح شهر با فواصل زمانی کوتاه حداقل دوبار در هفته و دفن بهداشتی زباله از اقدامات اساسی و مهم است و همچنین دفع وجمع آوری صحیح و بهداشتی مدفوع انسان وحیوانات اهلی به خصوص در مناطق روستایی و در دامپروریها و مرغداریها و نگهداری آنها در گودالها و حوضچه های مخصوص و سر پوشیده به منظور تخمیر وپوسیدن مدفوع در کاهش جمعیت مگسها و بازیافت مدفوع به عنوان کود اقدامی بسیار مفیدمحسوب میشود.در برخی کشورها مثل هندوستان با ایجاد سیستم بیوگاز (biogas) و تخمیر مدفوع از گاز متان حاصل از تخمیر مدفوع برای سوخت استفاده میکنند. مبارزه شیمیایی با مگسها ( سم پاشی ) معمولا موقتی و مشکل است زیرا مگسها سریعا نسبت به سموم شیمیایی مقاومت پیدا کرده و توسط آنزیمهای خاص خود مثل.... سموم را تجزیه وخنثی میکنند.بهترین وموثر ترین روش کنترل مگسها بهسازی و رعایت بهداشت محیط زیست است و حشره کشها را فقط به عنوان مکمل این عمل باید به کار برد نه بعنوان جانشین شونده.مگسها نسبت به سم د.د.ت وگروه سموم کلره در تمامی جهان نسبت به سموم فسفره در خیلی از نقاط و نسبت به کارباماتها و پیرتروئیدها(سموم آلی گیاهی) در بعضی مناطق خاص مقاومت پیدا کرده اند. ممکن است به صورت ابقایی در سطوح محل تماس و استراحت مگسها صورت گیرد و یا از طناب و نوارهای آغشته به سمومی چون دیازینون ،مالاتیون ،پروپوکسور و دیمتوات و آویزان کردن آنها از سقف اتاقها و سالنها استفاده شود.تهیه وکاربردطعمه های مسموم جامد یا مایع شامل سم به میزان1تا 2درصد وقند به میزان 10درصد در آب و مصرف این سموم در اطراف ساختمانها و یا مالیدن آنها به پایه ها و تیرکها و یا دیوارها نیزمیتواند موثر باشد.سموم ممکن است به صورت آئروسل یا اسپری تحت فشار در اماکن سرپوسیده مصرف شوند.همچنین میتوان با سمپاشی به صورت امولسیون یا سوسپانسیون در سطح و درون توده های زباله،مدفوع دام و طیور در دامداریها ومرغداریها به صورت هفتگی اقدام به لاروکشی و مبارزه با لارو مگسها نمود.در روشهای بیولوژیک اساس کار شناسایی،پرورش و رهاسازی دشمنان طبیعی و عوامل بیماریزای مگسها در طبیعت است.عوامل بیولوژیک متعددی در طبیعت باعث مرگ و میر مگسها وکاهش جمعیت آنها میشوند.یکی از مهمترین و کاربردی ترین این عوامل که در بسیاری از مناطق دنیا شناسایی و حمایت شده اند ،زنبور های پارازیتوئید شفیره مگس موسوم به Spalangia هستند که با جستجو و شناسایی و تخمگذاری درون شفیره مگس خانگی و تغذیه لارو زنبور از شفیره باعث مرگ آنها میشوند.همینطور استفاده ازسوسکهای Ateuchus و Scarabaeus از خانواده Scarabeidae که به سوسکهای تاپاله یا Dung beetles معروفند اقدامی سودمند است.رها سازی این سوسکها در استرالیا باعث کاهش محسوس جمعیت مگسها شده است.این سوسکها با قطعه قطعه کردن مدفوع تازه و غلطاندن و به زیر خاک بردن آن به منظور تخم ریزی و تغذیه نوزادان خود از مدفوع، باعث جمع آوری و خارج شدن مدفوع از دسترس مگسها ودر نتیجه از بین رفتن محل تخمریزی آنها می شوند.به این سوسکها در آسیای دور و ژاپن سوسک های مقدس گفته میشود.انواع متعددی ازین سوسکها در ایران وجود داشته و به طور طبیعی فعال هستند.
مگسهای اصطبل (Stomoxys calcitrans) حشره ایست شبیه مگس خانگی به رنگ خاکستری و به طول 5 الی 6 میلیمتر و دارای 4 نوار تیره طولی در پشت سینه که به راحتی و با کمی دقت میتوان با مشاهده یک خرطوم زننده باریک و بلند در جلوی سر آن را از مگس خانگی و سایر مگسهای مشابه شناسایی کرد.آریستا در سمت بالا دارای مو ومنشعب است و رنگبندی بال آن شبیه مگسهای موسینا میباشد.از نظر بیولوژی هر دوجنس نر و ماده خونخوار هستند و به آسانی انسان و حیوانات را مورد گزشهای دردناک قرار میدهند.حشرات بالغ روز فعال و اگزوفیل هستند و کمتر وارد اماکن سرپوشیده میشوند.به این حشرات مگس سگ نیز گفته میشود.تخم ریزی بیشتر در توده های گیاهان و علوفه در حال تخمیر و فساد و در اطراف جویبارها و انبار های علوفه صورت میگیرد ولی این مگسها قادر به تخمریزی در مدفوع حیوانات وکاه و علوفه و مخلوط شده با ادرار و مدفوع دامها در کف دامداریها و اصطبلها نیز هستند و تخمها پس از 1 الی 4 روز تفریخ شده و لاروهای سفید وخروطی شکل از آنها خارج میشوند.لاروها دارای سوراخهای تنفسی عقبی مشخص و با فاصله زیاد از یکدیگر هستند.این سوراخها داری سه اسلیت Sشکل ،پریتریم ضخیم و یک باتون مرکزی نامشخص هستند.دوره لاروی در شرایط ایده آل 6تا 8 روز و در هوای سرد 4 الی 5 هفته طول میکشد.شفیره ها شبیه شفیره مگس خانگی میباشند ولی سوراخهای تنفسی فاصله دار در آنها دیده میشوند که پس از 5 الی 26 روز حشره بالغ از آنها خارج میشود.
الف)اهمیت پزشکی مگس اصطبل : هردوجنس نر وماده با ایجاد گزش باعث درد و سوزش موضعی شدید میشوند ولی گزش آنها عوارض و عکس العمل های پوستی نسبتا کمی به همراه دارد .زمانی که تعداد آنها زیاد باشد فعالیتهای عادی انسان را مختل کرده و با ایجاد مزاحمت و ناراحتی به خصوص در صنعت گردشگری،خسارات اقتصادی بدنبال دارند.خسارات قابل توجه اقتصادی از طریق کاهش وزن دام و تولیدات دامی میشود که برای مثال خسارت این حشرات در سال 1965 در ایالات متحده آمریکا بالغ بر 142 میلیون دلار بوده است.مگس اصطبل از لحاظ انتقال مکانیکی بیماریهایی مثل سیاه زخم و تریپانوزومیازیس ناشی از T.evanesi و T.brucieدارای اهمیت هستند و احتمال انتقال بیماری هایی مثل فلج اطفال ،تب راجعه ،تب مالت و باد سرخ نیز توسط آنها وجود دارد ولی قابل توجه نیست.مگس اصطبل گاهی ممکن است باعث نقل وانتقال تخم مگسهای مولد میاز به نام Dermatobiia hominis باشد.
ب)مبارزه با مگس اصطبل:روشهای بهسازی محیط زیست از طریق جمع آوری علوفه در حال تخمیر ،نظافت محیط زیست و جمع آوری و تخلیه فضولات دامی در کف اصطبلها و دامداریها باعث کاهش جمعیت مگسها میشود. سمپاشی مواد فوق نیز در کاهش جمعیت لارو ومگس تا حدی موثر است.در محلهای آلوده میتوان سموم شیمیایی را به صورت آئروسل و میست برای مبارزه با مگس بالغ مصرف نمود.تا کنون مقاومت نسبت به حشره کش های شیمیایی در مگس اصطبل گزارش نشده است.
مگس های تسه تسه خانواده گلوسینیده (Glossinidae) این خانواده شامل یک جنس به نام Glossia و 30 گونه و زیرگونه است که همگی خونخوار و از جهت گزش و انتقال بیماری خواب حایز اهمیتند وبه مگسهای تسه تسه (tsetse flies) معروفند.پراکندگی این مگسها محدود به مناطق گرمسیری آفریقا بین عرض شمالی 15 و عرض جنوبی 20درجه است.از نظر مرفولوژی دارای بدنی نسبتا قوی به طول 6تا 15 میلیمتر و به رنگ زرد تا قهوه ای هستند.از نظر بیولوژی هر دوجنس خونخوار بوده و روز فعال هستند و بیشتر از طریق قدرت بینایی و رنگ و حرکات میزبان به طرف آن جلب میشوند.حشرات ماده لارو زا (Larviparous) و شفیره زا (Pupiparous) هستند.
اهمیت پزشکی مگسهای تسه تسه این مگسها علاوه بر خونخواری و ایجاد تحریکات پوستی و مزاحمت برای انسانها و حیوانات ،ناقلین تریپانوزومهای آفریقایی شامل Trypanosoma gambience و T.rhodesience عامل بیماری خواب (Sleeping Sickness) در انسان و بعضی حیوانات هستند. مبارزه با مگسهای تسه تسهبه دلیل تنوع فعالیت مگسهای بالغ و نحوه خاص تولید مثل آنها روشهای مبارزه بسیار محدود و غالبا شاملسمپاشی هوایی مناطق آلوده توسط هواپیما یا هلی کوپتر های سمپاش به طریقهU.L.V و با استفاده از سموم مناسب مثل پیرتروئیدها است که حداقل تاثیر را روی محیط زیست داشته باشند .همچنین به منظور کنترل یا ریشه کنی بیماری خواب در سالهای اخیر مورد توجه و موفقیت آمیز بوده است.در بعضی از مناطق ،تغییر پوشش گیاهی و از بین بردن گیاهان و محل های تخم ریزی و استراحت مگسها و همینطور از بین بردن حیوانات وحشی میزبان مگس انجام گرفته و علی رغم موفقیت نسبی در کاهش جمعیت مگسها ،به دلیل بر هم زدن اکوسیستم منسوخ شده اند.
بیماری میاز ومگسهای مولد میاز Myiasis تعریف و تقسیم بندی میازمیاز بیماری ایست ناشی از حضور لارو مگسها در بافتهای زندهبدن مه این وررود و حضور لارو ممکن اسن از طریق زخم و جراحات پوستی و یا از طریق حفرات طبیعی بدن مثل دهان،گوش،چشم و دستگاه تناسلی ادراری صورت گیرد.خانواده های متعددی از مگسها دارای انواع مولد میاز هستند.تقسیم بندی های متفاوتی برایمیاز ارایه شده است. اولین تقسیم بندی انواع میاز که بیشتر در پزشکی مورد توجه است و جنبه کلینیکی و درمانی دارد بر اساس عضو یا بافت مورد تهاجم است بر این اساس میاز شامل انواع میاز های پوستی(Dermal Myiasis)،میاز چشم(Ophthalmic .M)، میاز گوش(Auricular.M)،میاز حلقريا،گلو و سینوسهای بینی (Nasopharyngeal.M)،میازهای قسمتهای مختلف دستگاه گوارش مثل معده،روده و رکتوم (Gastric.intestinal or rectal ) و میاز تناسلی ادراری(Urogenital.M) خواهد بود.تقسیم بندی دیگر میازها بر اساس عادات پارازیتیسم مگسهای مولد میتز صورت گرفته که عبارتند از:1-میازتصادفی،اتفاقی یا دروغین(accidental or entric or pseudomyiasis): در این حالت لارو مگس به طور طبیعی تمایلی به پارازیته کردن و حضور در بدن موجودات دیگر نداشته و قادر به ادامه حیات در بدن میزبان نیست وورود آن به بدن کاملا به شکل تصادفی صورت میگیرد .2- lمیاز اختیاری یا ثانویه Facultative Myiasis :در این حالت لارو مگس به طور طبیعی زندگی غیر انگلی داشته و بر روی لاشه و مواد گوشتی غیر زنده رشد و تغذیه می کند. در صورت وجود شرایط مناسب مثل زخمهای عفونی روباز گوش و دستگاه تناسلی ادراری عفونی و دارای ترشح ، ممکن است مگس ماده تخم یا لارو خود را روی این ضایعات قرار داده و ایجاد میاز کند.3-میاز اجباری یا اختصاصی obligatory or specific Myiasisدر این حالت لارومگس حتما باید درون بافت های زنده رشد و تغذیه کند و قادر به ادامه حیات در بافتهای مرده یا جسد نیست.مهترین خانواده مگسها از لحاظ ایجاد میاز اجباری درانسان خانواده Calliphoridea و در درجه دوم خانواده Sarcophagidea هستند. خانواده کالیفوریده(Calliphoridae)به حشرات این خانواده Blow Flies یا مگس گوشت یا مگس آبی وسبز نیزگفته میشود.لارو بسیاری از گونه ها از جسد حیوانات تغذیه کرده و در انهدام لاشه حیوانات بزرگ نقش مهم و مفیدی دارند ولی تعداد کمی از گونه ها نیز ایجاد میاز های خطرناک در انسان وحیوانات میکنند .اکثر گونه های این خانواده رنگهای فلزی یا متالیک سبز،آبی،سرمه ای و مسی هستند که تشخیص آنها را ساده میکند ولی در مناطقی از آفریقا گونه های غیر متالیک نیز دیده میشوند.
خانواده سارکوفاژیده(Sarcophagidea)به حشرات این خانواده مگسهای شطرنجی یا گوشت(Flesh Fly) گفته میشود.تمامی اعضای این خانواده لاروزا هستند.بیشتر اعضای این خانواده دوره لاروی خود را درون گوشت ، مواد درحال فساد وجسد حیوانات مختلف سپری میکنند واز جهت انتقال مکانیکی عوامل بیماریزا دارای اهمیت هستند.برخی از گونه ها به عنوان پارازیتوئید و انگل حشرات دیگرو حلزونها عمل میکنند و بعنوان حشرات مفید محسوب میشوند.تعداد کمی از گونه ها متعلق به جنسهای Wohlphartia و Sarcophaga قادر به ایجاد میاز در انسان و حیوانات هستند و ایجاد خسارت قابل توجهی در دامپروری و بهداشت میکنند.الف-مرفولوژی و بیولوژی مگسهای سارکوفاگا: اکثرا مگسهای درشت به طول 11 الی17 میلی متر و به رنگ خاکستری روشن تا تیره و بدن پوشیده از مو هستند.فرم بالغ دارای سه نوار تیره طولی در پشت سینه و صفحات کوچک تیره و روشن شبیه به صفحه شطرنج در پشت شکم هستند و نام مگسهای شطرنجی نیز مربوط به این صفت آنهاست. مهمترین گونه های این جنس از نظر تولید میاز S.carnaria و S.haemorrhoidalis هستند که گونه دوم پراکندگی وسیعی در آمریکا ،اروپا ،آفریقاو آسیا دارد.بیشتر گونه های این جنس پوسیده خوار و لاشه خوار هستند ولی به زخمهای چرکی و عفونی نیز جلب شده، در این صورت اکثرا از چرک و بافتهای مرده تغذیه کرده و خسارت چندانی ایجاد نمیکنند.میاز ناشی از آنها اکثرا اختیاری یا تصادفی است ودر صورت ایجاد میاز تصادفی گوارشی عوارض قابل توجه و دل درد های شدید به وجود می آورند. مگسهای مولد میاز با اهمیت پزشکی کم(خانواده های Oestridae - Hypodermatidea - Gasterophilidea - Cuterbridae)چندگونه از مگسهای خانواده Oestridae در بسیاری از حیوانات اهلی مثل گوسفند،بز،گاو و گاهی در انسان ایجاد میاز میکنند . به لارو این مگسها Head maggots گفته میشود.مهمترین گونه آن از نظر پزشکی که در مناطق مختلف ایران نیز شایع و باعث ایجاد میاز در گوسفند و بز و در نتیجه خسارات اقتصادی فراوان در دامپروری میشود Oestrus ovis است. به این مگس Sheep bot یا Sheep warble ودر فارسی مگس سینوس بینی گوسفند یا مگس سسپو گفته میشود. این مگسها شبیه زنبورهای عسل هستند و بدنی ستبر و پهن به طول 12الی 14 میلیمتر دارند .رنگ بدن زرد رنگ پریده تا قهوه ای روشن با لکه های نا منظم قهوه ای تیره،مشکی و خاکستری روشن در سطح شکم است .مگسهای ماده در اطراف گله های گوسفند پرواز کرده و در زمان مناسب تعداد زیادی لارو مجموعا تا 500لارو بر روی بینی گوسفندان رها میکنند.لاروها به درون سینوسهای بینی خزیده و مستقر میشوند.
روشهای پیشگیری و درمان میازبه منظور پیشگیری از ابتلای به میاز در مناطق آلوده میبایست اقدامات زیر انجام گیرد:1- پوشاندن وضدعفونی کردن زخمهای سطحی به صورتی که در معرض مگسها قرار نگیرد.2- درمان سریع بافتها و اندامهای عفونی مثل گوش ،چشم و دستگاه ادراری در صورت داشتن ترشح چرکی.3- توصیه به افراد برای ایجاد پوشش مناسسب در بچه ها و بخصوص دختر بچه ها برای جلوگیری از ابتلا به میاز تناسلی-ادراری و مقعد و رعایت نظافت فردی.4- توصیه به دامداران وچوپانها در مناطق آلوده در مورد استفاده از کلاه های محافظ سر و صورت.5- چرای دامها در صورت لزوم در شب.در صورت ایجاد میاز در زخم و یا پوست اولین اقدام پوشاندن محل آلودگی با لایه ای از روغن های نفتی مثل پارافین است.این اقدام باعث مسدود کردن سوراخهای تنفسی عقبی لاروها و خارج شدن آنها از محل زخم برای دستیابی به اکسیژن است،سپس بلافاصله باید لاروها را خارج کرد.در صورت لزوم میبایست لاروها را با جراحی از پوست یا عضو مورد تهاجم به خصوص چشم یا گوش خارج کرد .در میازهای حلق و گلو خوردن روغن ولرم و کشیدن سیگار باعث تحریک لاروها و رها شدن آنها از مخاط گلو میشود.در مناطق جنوبی ایران عشایر در صورت ابتلای به میاز گلو گلوله های پارچه ای متصل به یک ریسمان تهیه و آن را چندین بار قورت داده و بیرون میکشند و تا حدودی لاروها را از مخاط جدا میکنند. برای مبارزه با مگسهای مولد میاز راه های عملی بسیار محدود است.در مورد دامها مبارزه با کنه ها و اکتوپارازیت های دام،جلوگیری از زخمی شدن بدن دامها و در صورت ایجاد زخم درمان سریع و محفوظ نگه داشتن دام تا زمان بهبودی زخم های سطحی از اقدامات پیشگیری کننده محسوب میشود.سمپاشی منازل اطراف دامداری ها و محلهای استراحت مگسهای بالغ به شکل محدود ممکن است مفید باشد.روش موفق مبارزه با مگسهای مولد میاز به خصوص کوکلیومایا هومینی وراکس مبارزه ژنتیکی از طریق پرورش نرهای عقیم و رها سازی آنها در طبیعت بوده است که پس از چندین نوبت رهاسازی به تعداد 150میلیون نر عقیم در هفته و با توجه به اینکه نرهای عقیم در جفتگیری با مگسهای ماده در طبیعت با نرهای سالم رقابت کرده و باعث غیر بارور شدن تخمهای تولید شده میشوند ،کاش چشم گیری در جمعیت این مگس در مناطق تحت مبارزه در جنوب آمریکا تا مکزیک ایجاد شده و تقریبا در ایالات متحده ریشه کن گردیده است.البته از سال 1972 به دلیل آلودگی مجدد برخی مناطق پاکسازی شده وکاهش قدرت مگسهای عقیم مشکلاتی در این روش مبارزه نیز ایجاد شده است.