بیشتر گیاهان باغبانی بویژه چند ساله چوبی،اگر در شرایط محیطی مناسب بدون دخالت انسان رشد کنند، پس از چند سال ، تبدیل به درختان یا درختچه هایی با شاخساره متراکم خواهند شد که چه از نظر میزان و کیفیت باروری و چه از نظر شکل ظاهری مطلوب نخواهند بود.
در اینگونه گیاهان شاخه ها، مزاحم رشد یکدیگر بوده، دچار پیچیدگی و خمیدگی می شوند.
سویی چون بدلیل پر برگی، نور کافی به درون شاخساره گیاه نمی رسد به تدریج برگها و شاخه های وسطی شاخساره خشک می شود و از بین میرود و تولید گل و میوه محدود به سطح بیرونی شاخساره گشته ، میزان محصول کم می گردد. برای جلوگیری از این امر و ایجاد شکل و حالت مناسب در گیاه ، باید آن را پیرایش(هرس) و به نحوه دلخواه تربیت کرد.
پیراستن (هرس کردن):
به طور کلی پیراستن(هرس کردن) عبارتست از قطع کامل یا جزئی شاخه،ریشه،پوست، برگ و یا گل و میوه به منظور تحت تاثیر قرار دادن و هدایت نحوه رشد و باروری گیاه . پیراستن یکی از عملیات مهم باغبانی است که از حدود سه هزار سال پیش شناخته شده و مورد استفاده قرار میگرفته است. دلایل و فواید آن را می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
۱- حذف شاخه های مزاحم ،خشک شده ، آفت زده و مریض و شکسته جهت حفظ و تامین سلامت گیاه
۲- ایجاد شرایط مناسب جهت ورود نور و هوا به درون شاخساره و خلوت کردن نقاط شلوغ و متراکم آن به منظور ایجاد امکان تولید محصول بیشترو مرغوبتر
۳- ایجاد شکل ویژه در شاخساره گیاه،ا ین امر بویژه در میوه کاری و نیز در شکل سازی گیاهان جهت تزئین باغ و باغچه از اهمیت خاصی برخوردار است.
۴- ایجاد تعادل بین شاخساره و ریشه ، بویژه هنگام نشاء کاری و جابجا کردن گیاه، جهت تضمین موفقیت و ایجاد امکان رشد اولیه سریعتر برای گیاه.
۵- جوان ساختن درختان مسن از طریق حذف شاخه های پیر و وادار کردن درخت به تولید شاخه های جدید،جهت بالا بردن قدرت باردهی آن.
۶- پیش یا پس انداختن باروری گیاه و تنظیم گلدهی و ایجاد تعادل بین رشد رویشی و میزان محصول و بالا بردن کیفیت فرآورده تولید شده.
۷- محدود کردن رشد و کوتاه ساختن گیاه برای تسهیل عملیاتی مانند سمپاشی و برداشت محصول و نیز به دلایل تزئینی
زمان هرس (پیرایش):
بسته به نوع گیاه و هدف از پیرایش(هرس)،این کار این کار در دو موقع از سال انجام میشود: یکی پیرایشی که در زمان رکود و خواب زمستانه انجام میشود و هرس یا هرس سیاه یا زمستانه نامیده میشود و دیگری پیرایشی که در دوره فعالیت گیاه ، یعی هنگامیکه گیاه دارای برگ و احیانا گل و میوه است ، انجام میگیرد و هرس یا هرس سبز یا تابستانه نامیده میشود.در مورد هر دو نوع پیرایش باید به این دونکته توجه نمود که اصولا پیرایش در هر زمان انجام شود ،باعث تاخیر در باروری نهالهای جوان و کم شدن محصول درختان بارور میشود، بنابراین ،بایددر تمام انواع پیرایش جانب تعادل رعایت گردد و قطع اندامهای گیاه تنها به مقدار لازم و در نهایت احتیاط انجام پذیرد.
هرس سیاه یا زمستانه :
این نوع هرس از آنجا که زمانی انجام میگیرد که گیاه فاقد برگ و در حال رکود است بیشتر مرسوم است.
چون اولا : در این هنگام شاخه ها بدون پوشش و قابل مشاهده بوده و به راحتی می توان به آنها دسترسی پیدا کرد و آنهایی را که باید به طور کامل یا جزئی حذف شوند با دیدی باز برگزید.
ثانیا:گیاه در این زمان فعالیت زیستی چندانی ندارد میزان آسیب حاصل از هرس به حداقل کاهش می یابد. از هرس های زمستانه میتوان هرس های شکل دهی نهالهای تازه کشت شده را نام برد. این هرس ها مهمترین گام در تشکیل شاخه های اصلی درخت یا بوته آینده به شمار میروند و در حقیقت مبنا و اساس شکل آینده گیاه را تشکیل میدهند.
علاوه بر این پیرایش ها ، حذف شاخه های آفت زده و مریض و شکسته نیز باید در زمستان پیش از فعال شدن گیاه ،انجام گیرد زیرا این نوع شاخه هامعمولا پناهگاه و منبع انتشار آفات و امراض اند. پیرایش دیگری که باید حتما در زمستان انجام گیرد پیرایش ریشه است.
هرس سبز یا تابستانه:
این نوع هرس ها ، گرچه همگی به نام هرس تابستانه خوانده می شوند ولی در عمل بر حسب نوع، میتوان آنها را از اوایل بهار تا اواخر تابستان انجام داد. مهمترین هرس ها تابستانه عبارتند از: حذف گلها و میوه های اضافی که کلا تنک کردن نامیده میشود. ایجاد زخم بر روی پوست ساقه، حذف نرکها و پا جوشها، بریدن قسمتهای انتهایی شاخه های تند رشد و هرس بوته های زینتی و بالاخره هرس برگ .
انواع پیرایش(هرس):
بر حسب هدف هرس ،میتوان قسمتهای مختلف گیاه اعم از شاخه،ریشه،برگ ،پوست و گل و میوه را بطور کامل یا جزئی حذف کرد. حذف هر یک از این اعضاء بر روی رشد و باروری گیاه در همان سال هرس و گاهی در طی چند سال بعد اثرات ویژه باقی می گذارد که با گزینش زمان و شدت پیرایش مناسب میتوان در شدت و ضعف این اثرات دخالت ورزید.
پیرایش ساقه:
در بین اعضاء مختلف یک گیاه ،تعداد و نحوه رشد شاخه ها مهمترین عامل تعیین کننده در نحوه و اندازه پایداری آن در مقابل فشارهای ناشی از وزن میوه ،باد و برف و یخبندان زمستانه به شمارمیرود.بعلاوه قرار گرفتن شاخه ها و زاویه آنها با تنه و شاخه های اصلی تر،به میزان زیادی بر روی قدرت باروری گیاه و تحمل آن در برابر شرایط نا مساعد جوی تاثیر میگذارد. به این دلایل، در هنگام هرس شاخه های یک گیاه باید دقت زیادی به کار برد و همواره شکل و اندازه نهایی آن در نظر گرفت.
به طور کلی شاخه های یک گیاه چوبی را می توان به دو گروه بارور و نابارور تقسیم نمود. شاخه های نابارور عبارتند از:پاجوشها،نرک هاو شاخه های معمولی بی بار(فاقد گل و میوه). شاخه های بارور عبارتند از:سیخک ها و شاخه های معمولی باردهنده(دارای گل و میوه) این هر دو گروه از رشد جوانه شاخه های معمولی نا بارور به وجود می آیند.در برخی از گیاهان ،مانند انگور،این شاخه ها قبل از رشد دارای سرآغازه های گل هستند و پس از رشد گل شان باز میشود. بعضی مانند هلو، درتابستان سال رشد، در جوانه های جانبی آنها سرآغازه های گل به وجود می آید که پس از زمستان گذرانی، در بهار سال بعد تبدیل به گل و میوه میشوند.در پیرایش شاخه های نابارور اصل بر اینست که تمام پاجوشها و نرک ها را در طول فصل رشد،همچنانکه به تدریج پدیدار میشوند از ته قطع کنند.البته در شرایط استثنایی، میتوان این شاخه ها را نگاه داشت و پاجوشها را به عنوان پایه پیوند و نرکها را(بوسیله چند سال سر زنی و وادار ساختن به انشعاب و تولید جوانه گل) به عنوان شاخه بارور و یا شاخه حامل سیخک به کار گرفت. شاخه های معولی نابارور را ، بر حسب موقعیت آنها، میتوان در دوره استراحت گیاه، به دو صورت سر زنی یا حذف کامل هرس کرد.
در اینجا باید در نظر داشت که معمولا در بهار سال بعد از هرس ،گیاه که مقداری از شاخه ها و در نتیجه تعدادی از جوانه های خود را از دست داده، نیروی ذخیره خود را صرف رشد جوانه های باقیمانده میکند و بدین ترتیب جوانه هایی که در شرایط معمولی ممکن بود رشد نکرده و به حالت راکد(خفته) یا جوانه نهفته در آیند،تبدیل به شاخه میشوند و موجب تولید شاخساره زیاد و متراکم شدن شاخساره درخت می گردند.در چنین حالتی، باید تعدادی از این شاخه های جدید را ، در زمستان سال بعد،به طور کامل حذف کرد و شمار باقیمانده را نیز سرزنی و کوتاه کرد تا از رشد سریع و بدون انشعاب ،در نتیجه از ترکه ای شدن آنها جلوگیری کرده در ضمن ، برای رشد سال بعد تعداد کافی جوانه بر روی گیاه باقی بماند.
هرس شاخه های بارور ،بستگی به طول عمر آنها دارد. به عنوان مثال ،شاخه های بارور معمولی بیش از یکبار تولید گل و میوه نمی کنند،بنابر این باید در زمستان سالی که به بار نشسته اند پیراسته شوند. سیخک ها، در گیاهان مختلف، طول عمر های متفاوتی دارند ،مثلا در زردآلو تا چهار سال ، در سیب ده سال تا بیست سال در گیلاس ده تا دوازده سال و گلابی حدود بیست سال عمر میکند و پس از آن خشک می شود. در این هنگام باید سیخکها را از طریق قطع شاخه حاملشان هرس کرد و گیاه را وادار به تولید شاخه های جدیدی کرد که هر کدام ، پس از چند سال ، بصورت شاخه های حامل سیخک های جوان بارور در می آیند.
در هر هرس شاخه، برای اخذ فرم و شکل مطلوب و جلوگیری از رشد بی رویه و عقب افتادن باروری و کم شدن محصول سال بعد ، رعایت نکات زیر ضروری است:
الف-در موقع حذف کامل یک شاخه،صرفنظر از قطر آن، باید دقت شود که برشی که برای پیرایش داده میشود در پایین ترین قسمت شاخه ای که قرار است حذف شود و به موازات تنه اصلی ایجاد شود، بطوریکه قسمتی از شاخه بریده شده بر روی تنه یا شاخه اصلی باقی نماند. این امر باعث می شود که سطح بریده شده ، سریعا توسط بافت پوششی پینه التیام یابد و راه نفوذ عوامل بیماری و پوسیدگی مسدود گردد.اگر برش به طور نا صحیح انجام شود،زایده ای از شاخه بریده شده بر روی درخت باقی خواهد ماند که ناخنک یا مهمیز نامیده میشود و به دلیل رشد نکردن ، پس از مدتی میمیرد و مورد حمله شدید قارچها و باکتریهای گند رو قرار میگیرد و دچار پوسیدگی میگردد.پوسیدگی به مرور در طول زایده پیشروی کرده ، به تنه درخت میرسد و در نتیجه پس از چند سال درخت را پوک و تو خالی میکند. اگر شاخه ای که قطع میشود مسن و دارای قطر بیش تر از پنج سانتی متر باشد،باید سطح بریده شده را با چسب باغبانی که دارای سم قارچ کش باشد پوشاند تا به درخت فرصت کافی برای التیام داده شود و در عین حال از قسمتهای مرکزی سطح بریده شده که قابلیت ترمیم ندارند مصون بمانند.اگر چسب در دسترس نبود ، میتوان محل زخم را با محلول یک درصد کات کبود (سولفات مس) گند زدایی کرده ، سطح آنها را با گل رس پوشاند.البته چون خاکها اغلب آلوده هستند ممکن است گیاه را آلوده کنند.
ب-هر گاه درختی چند سال هرس نشده باشد و یا بخواهیم از ارتفاع آن بکاهیم و در هر صورت هرس شدید نیاز است،این کار باید در طی چند سال انجام شود و به تدریج ، درخت به شکل و اندازه دلخواه در آید. پیرایش شدید یکباره ،باعث خواهد شد که باروری درخت( درصورتیکه هنوز بارور نشده باشد)یک تا چند سال به عقب بیفتد و اگر بارور شده باشد،برای یک یا چند سال، به شدت کاهش یابدو حتی گهگاهی بطور کامل متوقف شود. اشکال دیگر هرس شدید یکباره اینست که گیاه در سال بعد تعداد زیادی نرک تولید خواهد کرد که حذف آنها در طول فصل رشد کاری پر زحمت خواهد بود.
پ-در هنگام حذف کامل شاخه ها،باید دقت داشت که هر چه زاویه ای که شاخه با تنه و یا شاخه حامل خود می سازد به قائمه نزدیکتر باشد، این شاخه قویتر بوده ، رشد بهتری خواهد نمود و چنین زاویه ای در مقابل وزن میوه و فشارهای خارجی تحمل بیشتری خواهد داشت.بنابراین در هنگام هرس باید در درجه اول شاخه هایی حذف شوند که با تنه یا شاخه حامل خود زاویه بسته تری میسازند و در نتیجه ضعیف تر هستند.
ت-در انشعابات دو شاخه ای ،آنهایی که قطر یکی از شاخه هایشان از دیگری کمتر است قویتر از آنهایی هستند که قطر آنها با هم مساوی است. بنابراین، باید کوشش کرد که انشعابات دو شاخه ای که قطر انشعاب آنها یکسان نیست نگهداشته شوند.
ث- در هنگام سرزنی معمولا یک سوم تا نصف انتهای شاخه های طویل حذف می شود .وضعیت محل برشی نسبت به اولین جوانه نزدیک به آن در نحوه رشد شاخه و شکل درخت بسیار موثر است.به این معنی که اگر جوانه مذکور در قسمت فوقانی شاخه قرار گرفته باشددر اثر رشد، تبدیل به شاخه ای خواهد شد که تقریبا به طور عمودی رشد کرده به بالاخواهد رفت.و اگر جوانه در زیر شاخه قرار گرفته باشد بسیار نزدیک به رشد افقی خواهد بود.با توجه به این موضوع میتوان با گزینش محل برش در هرس سرزنی، شکل درخت و میزان گسترش شاخساره آنرا کنترل کرد. یعنی اگر هدف، متراکم کردن شاخساره درختی مثل هلو باشد که بطور طبیعی شاخساره ای گسترده دارد،باید جوانه در قسمت فوقانی باقی گذاشته شود و بر عکس ،اگر هدف پخش و گسترده کردن شاخساره درختانی مثل سیب گلاب و انواع گلابی باشد،که بطور طبیعی رشد عمودی دارند،باید جوانه قسمت زیرین باقی نگهداشته شود. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که هرچه یک شاخه عمودی تر باشد، چون شیره گیاهی در آن راحت تر و سریعتر جریان می یابد، رشد سریعتر و بیشتری نیز خواهند داشت که این امر بویژه در نرکها که تقریبا همگی عمودی رشد میکنند قابل مشاهده است.
در روی یک شاخه نیز رشد جوانه هایی که در سطح بالا قرار دارند معمولا از جوانه های زیرین بیشتر است و این تفاوت رشد،هرچه شاخه حامل جوانه ها افقی تر باشد،چشمگیر تر است. بنابراین گزینش محل برش علاوه بر هدایت نحوه رشد گیاه، در میزان رشد آن نیز موثر است.
ج- در گیاهان باغبانی و بویژه درختان میوه، برای تولید محصول زیاد و مرغوب باید نور با شدت کافی به تمام نقاط و بویژه به قسمت های درونی آن برسد. برای این منظور باید در هنگام هرس سعی شود با حذف شاخه های اضافی، قسمتهای میانی شاخساره در حد لازم و متعادل باز نگاهداشته شود. بویژه شاخه هایی باید هرس شوند که بطور شیب دار و کج درون شاخساره رشد میکنند و علاوه بر سایه اندازی، مزاحم سایر شاخه ها هم هستند.
چ- بسیاری بیماریها و آفات، در سطح یا درون شاخه های خشکیده ، زمستان گذرانی میکنند، از این رو لازم است در تمام طول فصل سال و بویژه در زمستان، تمام شاخه ها ی شکسته وخشکیده بریده و سوزانیده شوند. این عمل بخصوص در مبارزه با آفاتی مانند انواع چوبخوارها، پوست خوارهاو سوسک های شاخک بلند، از اهمیت وافری بر خوردار است.
ح-گهگاه هنگام قطع شاخه های کلفت و سنگین ، پس از آنکه عمق برش به حدود نصف قطر شاخه رسید، در اثر وزن زیاد ،بقیه شاخه می شکند و همراه خود قسمتی از پوست و چوب تنه را قطع و زخمی میکند . برای جلوگیری از این امر، که برای سلامتی گیاه مضر است، باید چنین شاخه هایی را با سه برش قطع کرد.
بدین ترتیب که اول برشی به عمق یک سوم تا نصف شاخه،از پایین به بالا،در فاصله حدود ۱۰ سانتی متری شاخه ایجاد کرده، سپس برش دوم را چند سانتی متر بالاتر از برش اول ، از بالا به پایین ایجاد و شاخه را از تنه جدا ساخت.در مرحله سوم باید زایده باقیمانده را که سبک است و خطر شکستن نداردبا یک برش از ته قطع کرد.برخی پیشنهاد میکنند بهتر است ناخنک ناشی از هرس ، یکسال روی گیاه باقی گذاشته شود،سپس درزمستان آینده حذف شود. دلیل این امر چنین ذکر میشود که زخم های ناشی از هرس ، موجب میگردند که انتقال مواد، از ریشه به قسمتهای بالایی شاخه بریده شده،مختل گردد و باعث ایجاد کمبود مواد در بالای زخم شوند، وانگهی انتقال شیره پرورده را نیز از بالا به زیر زخم محدود سازند که در هر دو صورت ، باقی گذاشتن ناخنک به درخت امکان می دهد که بافت های آوندی خود را سریعتر ترمیم کند. لازم به توضیح است که در این حالت،در طول سال اول، پس از هرس ،در صورتیکه سطح برش به طور مناسبی محافظت شود، خطر حمله قارچها و باکتریها به ناخنک و سرایت پوسیدگی به تنه (که در قسمت الف آمد) چندان هم شدید نیست.